شهیدی که دائم الجبهه بود
پنجشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۹ ساعت ۲۱:۴۱
معمولاً در همان شب اول كه علی را ميديديم، پاي خاطراتش مينشستيم و تا پاسي از شب برايمان از جبهه و رزمندگان ميگفت، با اين وجود او را زياد نميديديم. دائم الجبهه بود و كمتر در آبادي پيدايش ميشد.
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «علی ژاله» در سال 1341 در یکی از روستاهای رابر پا به عرصه وجود گذاشت. با شروع جنگ تحمیلی عازم جبهه های نبرد حق علیه باطل گردید و در سال 1365 فرماندهی گردان ضدزره لشکر پیروز ثارالله را برعهده گرفت تا اینکه سر انجام در عملیات کربلای پنج به فیض شهادت نائل آمد.
در ادامه خاطراتی از شهید «علی ژاله» را مرور می کنیم:
***پس از مدتها بالاخره از روي سند ازدواج يك تلويزيون گرفتيم. هنوز از آن استفاده نكرده بوديم كه علي متوجّه شد برادرش در خانه تلويزيون ندارد. به من گفت:
«خودمان از تلويزيون پدرمان استفاده ميكنيم و اين تلويزيون را تا زماني كه نياز دارند به آنها ميدهيم.» علي خودش تلويزيون را به برادرش اهداكرد.
***وقتي از جبهه ميآمد، اولين كارش بوسيدن دست پدر و مادر بود، و به دنبال آن انجام هر كاري كه آن ها مي خواستند و مثل هميشه خيررساني به اهالي روستا.
از آن طرف وقتي مردم ميشنيدند كه او آمده ، شور وحال عجيبي در روستا به وجود ميآمد.
***وقتي به آبادي بر ميگشت، بلافاصله به ديدنش ميرفتيم. ترسمان اين بود كه نيامده برود و ما از فيض ديدار او محروم شويم. معمولاً در همان شب اول كه او را ميديديم، پاي خاطراتش مينشستيم و تا پاسي از شب برايمان از جبهه و رزمندگان ميگفت و ... با اين وجود او را زياد نميديديم. دائم الجبهه بود و كمتر در آبادي پيدايش ميشد.
احمد افضلي، معلم و همرزم شهيد
برگرفته از کتاب «یک بیابان تانک»
پایان پیام/
نظر شما