باید در قیامت جوابگوی این شهیدان باشیم

به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید عباس میرزایی چهارم اردیبهشت 1344 در روستای خلیل آباد از توابع شهرستان رفسنجان متولد شد. وی تا دوم متوسطه درس خواند و به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سرانجام چهارم آبان 1362 در مریوان بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید.

به نام خدای حسین (ع) که مظهر آزادگی و شهامت و شجاعت و مظلومیت و عصیان بر علیه ظلم و ستم است. حسین که مظهر و سرور آزادگان جهان است حسین که مردانه جنگید و مردانه شهید شد و مظهر مردانگی و آزادگی است حسین که در روز عاشورا از تمامی مظاهر دنیا دست برداشت و آنها را تقدیم خدای خویش هدیه راهش کرد حسین  با فداکار بزرگ خود درس بزرگی را به جهانیان آموخت . او می گوید که فرزندانم اسلام ارزشش بیش از اینهاست و برای حفظ اسلام باید از جان و مال و زن و فرزند گذشت. ای خدای بزرگ ! ای آنکه نمونه های بزرگی چون حسین را به جهانیان عرضه کردی. ای آنکه برای اتمام حجت به کافران دنیای سیاهی ها و تباهی را به آتش وجود حسینها روشن نموده ای. ای آنکه راه پرافتخار شهادت را برای آخرین راه جلو انسانها باز کرده ای به من توفیق ده تا مثل مخلصان و شیفتگان در راهت بسوزم و از این خاکستر مادی آزاد گردم.

بنام خدای فاطمه که مظهر فضیلت شرف و انسانیت و حجاب است. او الگوی تمامی زنهای آزاده و مسلمان جهان است. بنام خدای حسن (ع) او که مظهر صبر و استقامت و دینداری و مظلومیت است و به نام خدای حسین (ع) . حسین که مظهر آزادگی ، شهامت و شجاعت، مظلومیت و عصیان بر علیه ظالم و ستم است. حسین که مظهر و سرور تمامی آزادگان جهان است. حسین که مرداننه جنگید و مردانه شهید شد و مظهر  مردانگی و آزادگی است. حسین که در روز عاشورا از تمامی مظاهر دنیا برداشت و آنها را تقدیم خدای خویش و هدیه راهش کرد. حسین با فداکاری بزرگ خود درس بزرگی رابه جهانیان آموخت. او می گوید که فرزندانم اسلام ارزشش بیش از این است و برای خدا و اسلام از جان و مال و زن و فرزند گذشت. ای خدای بزرگ، آی آنکه نمونه های بزرگی خون حسین را به جهانیان کرده ای. ای آنکه راه برای اتمام حجت به کافران دنیای سیاهی ها و تباهی ها را به اثر وجود حسین ها روشن نموده ای.

عقده ای قلبم را چنگ می زند پرده ای از غم سرتاسر وجودم را را گرفته است. غده ای اشک از فرط شوق ذخیره اشک های زیر پرده مژگان چشمان را از دم دریده و عشقی آتشین تمام وجودم را می سوزاند. هرد م و با هر گونه اشاره ای جویبارهای اشک بر پهن دشت صورتم می گرداند، گویی این حالم و تابم با شنیدن نام اباعبدالله در عاشورای حسین شریک می شود و بر شعله های عشق دامن می زند.

آری نام اباعبدالله، آری نام کربلا و انگار داروی مسکن و التیام بخش این همه درد و رنجها زیارت قبر حسین (ع) است. زیارت معشوق، در اثر گلوله ها تا به صبح برایمان سخن می گوید شعر می گویند داستان می گویند راستی چه شیرین است، چه زیباست در تپه های مشرف به کربلای حسین (ع) نور گنبد اباعبدالله متجلی است هر آن پرده عشق از بالای صخره و کوهها و تپه ها پرواز می کند و در حرم حسین (ع) به زیارت می روند.

 آرای کربلا آزاد می شود. آری ملت قهرمان و خانواده های شهدای فتح در پیش دارند و به زودی بزرگ ترین حمله های سرتاسری رزمندگان بر علیه کفر جهانی آغاز می گردد. راه کربلا آزاد می گردد. دراین مسیر کاروان جانبازان انقلاب اسلامی و یاران باوفای فرزند حسین بن علی (ع) به سوی ملکوت اعلی در حرکت است. 

فرصت را غنیمت شمارید و با هم متحد شودی که سیل خروشان گردیدکه تمام ابرقدرتهای پوشالی را چون  کف بر روی آب دره های عمیق پرت کنید. آنها  را به نابودی کشانید. ای برادر مسلمان آیا هنوز وقت آن نرسیده است که به خود آیی و لحظه ای با خود فکر کنی مگر این دنیا چه ارزشی دارد که شما بدان رسیده اید.

عاقبت همه انسانها مرگ است و چه خوش است که این مرگ در جبهه های نور و در جهاد فی سبیل الله باشد و من از خدای متعال خواهانم که مرا در این کاروان شریک کند. با آن که هنوز به این سعادت علیم دست نیافته ایم و از امام معصوم مهدی موعود می خواهم که خدای بزرگ برای من طلب شهادت کند. آخرین لحظه های عمرم سپری می شود و عشق شهادت بر دامنم شعله می زند هر لحظه سیمای جذاب محمود میرزایی با بدن تکه تکه اش در پیش چشمانم ظاهر می شود و مرا به یاد دوستان شهیدم و خاطره های گذشته می اندازد و از سوی دیگر به یاد کربلای حسین مرا به خود جلب می کند و حرکت گلوله های دشمن به سویم نشانه می رود و مرا به خدای خودم نزدیکتر می سازد و مژده شهادت برایم به ارمغان می آورد.

حال ای برادرانم و ای دوستانم هر شهیدی که بر روی زمین می افتد رسالتی دارد که مسئولیت من و تو سنگین تر می شود و باید در قیامت جوابگوی این شهیدان باشیم و تو نباید بی تفاوت باشی اسلحه اش را مگذار بر زمین بیفتد اگر تو این سلاح را برنداری و علیه دشمن بکار نبری دشمن ما در کمین است و او سلاح را برمی دارد و علیه من و تو به کار می برد و وظیفه من و توست که از اسلام دفاع کنیم. 

خواهران و برادران عزیز در این برهه از زمان که ما به تمام ابرقدرتها دبگری هستیم و کشورهای بلوک شرق و غرب با ما در حال جنگ هستند و دائماً برای این جمهوری توطئه ریزی می کنند ما نباید از پای بنشینیم و سکوت کنیم مگر می شود ما در خانه بنشینیم و برادران ما در جبهه ها احتیاج به کمک داشته باشند.

پایان پیام/