تشکیل حشد الشعبی با فرمان سردار سلیمانی/حاج قاسم برای ما یک فرمانده دلسوز بود
به گزارش نوید شاهد کرمان،، «احمد حمزه ای» مربی مرکز آموزش نظامی لشکر ثارالله، جانشین گردان 412، جانشین گردان فاطمه الزهرا(س) بچه های نوق رفسنجان، جانشین شهید حاج علی محمدی پور فرمانده گردان علی بن ابیطالب بچه های کهنوج در کربلای 5 و فرمانده گردان 411 سیدالشهدا بچه های زرند در دوران دفاع مقدس بود. وی همچنین از نزدیکان سپهبد شهید "حاج قاسم سلیمانی" است که رابطه نزدیک و صمیمی با ایشان داشت به نحوی که در سفرهای حاج قاسم به کرمان، همواره در کنار وی بود.
«احمد حمزه ای» در گفتگو با نوید شاهد کرمان به بیان خاطراتی پیرامون سردار دلها پرداخت که آن را تقدیم خوانندگان نوید شاهد می کنیم:
وی با بیان اینکه از سال 1360 حاج قاسم را می شناختم و در مدت این 39 سال زمان زیادی با ایشان گذرانده بودم، اظهار داشت: اعتراف می کنم بعد از شهادت شهید سلیمانی، این شهید سرافراز را بیشتر درک کردم که ایشان چه شخصیت بزرگی داشتند، همه شاهد هستند که فرماندهان نظامی جبهه مقاومت و برخی شخصیت های کشورها چگونه از ایشان با احترام یاد می کنند و حضور جمعیت میلیونی در تشییع مراسم این سردار بزرگ نشان از محبوبیت او دارد.
احمد حمزه ای در ادامه به بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس پرداخت و گفت: اولین عملیات بچه های کرمان طریق القدس بود که در این عملیات حاج قاسم به عنوان فرمانده گردان حضور داشتند. چند روز قبل از آغاز این عملیات، حاج قاسم همه ما را برای آخرین صحبت ها و توصیه ها دورهـم جمع کرد. او در شروع کار و اولین بخشی که مشغول بود بخش آموزش نظامی بود و من هم مربی آموزش بودم.
وی افزود: ما اعتقاد داشتیم که حفظ جان واجب است و بر همین مبنا، حاج قاسم در جمع رزمندگان قبل از عملیات طریق القدس گفت؛ "بچه ها اگر کسی زخمی شود و بتواند خودش را به پست امداد برساند و این کار را نکند، شهید محسوب نمی شود"، این درک بالای فرمانده را می رساند که برای حفظ جان نیرو این توصیه و تأکید را داشت.
ولایت مداری، مشخصه اصلی شهید سلیمانی
مربی سابق آموزش لشکر ثارالله، ولایت مداری را مشخصه اصلی شهید سلیمانی عنوان کرد و افزود: مقام معظم رهبری درباره ایشان نیز گفتند؛ "شجاع و مدبر بود". حاج قاسم به معنای واقعی سرباز ولایت بود. همانطور که دوستان اشاره داشتند ایشان گفته بودند: "والله والله اگر همه علمای اسلام یک طرف جمع شوند و در طرف دیگر ولی فقیه باشد، من قاسم سلیمانی می روم در کنار ولی فقیه می ایستم". این اطاعت پذیری و سرباز ولایت بودن ایشان را نشان می دهد.
حمزه ای بیان داشت: در عملیاتی که انجام می شد پس از اتمام عملیات به رزمندگان توجه زیاد می کرد. به عنوان مثال پس از عملیات کربلای 10 و پس از 3 بار عملیات که توانستیم موفقیت به دست بیاوریم، پیغام داد که شما با این پیروزی خود، دل رهبری را شاد کردید. گردان ما پس از غواص ها می بایست از آب عبور می کرد و از نهر علی شیر رد می شد. با بیسیم به طور مستقیم با سردار سلیمانی و شهید حاج احمد امینی در ارتباط بودیم. برای این کار شش ماه برنامه ریزی کرده بودیم و طبق پیش بینی ما قرار بود آب آرام باشد که به یکباره طوفان شد.
وی در ادامه به خاطراتی از عملیات والفجر8 پرداخت و گفت: سردار سلیمانی در شب عملیات والفجر 8 خطاب به رزمندگان گفت "آب را به فاطمه زهرا (س) قسم بدهید" و بدین ترتیب بچه ها توانستند بدون مشکلی عبور کنند. در جریان عملیات کربلای 5 نیز به نقطه غیرممکن رسیدیم. حجم موانع و هوشیاری دشمن به قدری بود که خط غیرقابل شکستن به نظر می رسید. به نظرم این یک عملیات اعتقادی بود. با اینکه آموزشهای سختی دیده بودیم وقتی گفتند شما تکلیف دارید عملیات کنید، ما هم عملیات تکلیفی انجام دادیم. هنگامی که به آن طرف آب رسیدیم رزمندگان گفتند هیچ گاه فکر نمی کردیم به این راحتی از آب عبور کنیم.
حمزه ای با اشاره به اینکه حاج قاسم همیشه جلوتر از همه حرکت می کرد تصریح کرد: در چندین عملیاتی که حضور داشتم شاهد بودم قبل از اینکه گردان ما وارد عمل شود و در خط حضور پیدا کند، حاج قاسم در آنجا حضور داشت. سردار علاوه بر اینکه فرمانده ما بود برادر بزرگتر ما هم بود. او برایمان یک فرمانده دلسوز بود. سردار سلیمانی اصول نظامی را خیلی رعایت می کرد و بارها تأکید داشت که بچه ها کلاه آهنی داشته باشند.
وی افزود: یکی از دوستان نقل می کرد در ماشین به اتفاق حاجی می رفتیم و به من گفت تو مقلد چه کسی هستی؟ گفتم حضرت امام (ره). گفت اطاعت از ایشان واجب است و حفظ جان هم واجب است.
وی به بیان خاطره ای از دوران داعش پرداخت و گفت: پس از تهدید بغداد توسط داعش با دوستان رفتیم تهران که از حاج قاسم برای رفتن به عراق مجوز بگیریم، ولی حاج قاسم پیغام داد برگردید کرمان. از طریق عتبات عالیات به اتفاق آقایان حسنی و پورسالار به عراق رفتیم که البته در مرز 4 روز معطل بودیم زیرا ناامنی زیادی وجود داشت. رسیدیم نجف و بعد کربلا، با خود گفتیم می رویم پیش حاج قاسم و قیافه می گیریم که آمدیم برای کمک به شما! ولی سردار سلیمانی پیغام داد که بگویید اینجا نمانند و سریع برگردند ایران. توقع داشتیم سردار از ما استقبال کند، گفتیم بگذارید بمانیم. حاجی بعد از چند ساعت پیغام داد و گفت؛ چه افرادی به عراق آمده اند؟ گفتیم؛ حمید حسنی و احمد حمزه ای و دو نفر دیگر. حاج قاسم گفت؛ حالا که آمدید بروید کربلا و هماهنگ می کنم شروع کنید برای آموزش بسیجی های عراق.
حمزه ای ادامه داد: در ماه رمضان شروع کارمان در بسیج عراق یا همان حشدالشعبی رقم خورد و حدود 45 روز آنجا بودیم. در یک زمین فوتبال 4 مقر مشخص کردیم و به عراقی هایی که ثبت نام کرده بودند آموزش های لازم ارائه شد. مشکل ما در آموزش زبان بود. زبان آنها را متوجه نمی شدیم. به سردار پیشنهاد دادیم تعدادی را به ایران بیاوریم. از یکی از بسیجی های عراقی پرسیدم آموزش های ما چگونه است؟ او گفت ایرانی ها توان آموزشی بالایی دارند.
رزمنده لشکر ثارالله در دوران دفاع مقدس پیرامون خبر شهادت حاج قاسم گفت: همسر من به سفر مشهد رفته بود و قرار بود چند روز در مشهد بمانند، صبح جمعه تلفن منزل زنگ خورد و همسرم در حال گریه گفت سردار سلیمانی به شهادت رسیده است. گفتم اشتباه می کنید و او گفت نه واقعیت دارد، الان در حرم امام رضا (ع) هستم و سخنران خبر شهادت را اعلام کرده است.
پایان پیام/