نوید شاهد – در خاطرات آزاده سرافراز «حسین آزادی نیا» آمده است: آن شب خیلی غصه خوردم و گفتم: خدایا...این انصاف است که آب را هم به روی ما می بندند؟! چگونه باید سحری بخوریم؟ بدون سحری با این جسم ضعیف که روزها هم از آن بیگاری میکشند، روزه گرفتن ظلم نیست؟!

به گزارش نوید شاهد کرمان، به مناسبت ماه مبارک رمضان به مرور خاطرات آزاده سرافراز «حسین آزادی نیا» از رمضان در اردوگاه های عراق را به نقل از کتاب «ما و آنها» تالیف الهام اسلام پناه می پردازیم.

چیزی به رسیدن ماه مبارک رمضان نمانده بود، چون ماهیانه از طرف دولت عراق به هر اسیر یک دینار و نیم پول داده میشد، من و چند تن از دوستان، تصمیم گرفتیم به صورت گروهی، پولهای خود را روی هم بگذاریم، تا درماه رمضان بتوانیم یک قوطی شیر خشک از فروشگاه اردوگاه بخریم، با آن ماست درست کنیم و هر صبح وقت سحری بخوریم.

روزه گرفتن با اعمال شاقه !

ماه رمضان از راه رسید. هرشب طبق روال پیش میرفت. چون آبگرمکن اردوگاه را در اختیار ما گذاشته بودند، از آب گرم آن می توانستیم استفاده کنیم. شبها کمی شیرخشک درون آب گرمی که از آب گرمکن میآوردیم، میریختیم، بعد مقداری مایۀ ماست به آن اضافه مینمودیم، وقت سحری از ماستی که به این روش درست می کردیم، با تکه نانهایی که از افطارمان میزدیم و کنار میگذاشتیم، میخوردیم.

چند روز بعد، دو نفر از نگهبانان خدا نشناس و شرور اردوگاه وارد آسایشگاه شدند و گفتند: امشب خبری از آب گرم نیست.

با شنیدن این حرف جا خوردیم و به آنها اعتراض کردیم، ولی کو گوش شنوا. آن شب خیلی غصه خوردم و گفتم: خدایا...این انصاف است که آب را هم به روی ما می بندند؟! چگونه باید سحری بخوریم؟ بدون سحری با این جسم ضعیف که روزها هم از آن بیگاری میکشند، روزه گرفتن ظلم نیست؟!

چه میشد کرد؟ چون کاری از دست کسی بر نمیآمد، تخت خوابیدیم. وقت سحری بدون اینکه چیزی بخوریم، نماز خواندیم و نیت روزه کردیم. وقت هواخوری شد. درآسایشگاه را بازکردند. غم واندوه عجیبی آسایشگاه را فرا گرفته بود.

درمحوطۀ اردوگاه بودیم، از زبان خود عراقیها شنیدیم که میگفتند: دیشب دونفر ازنگهبانان در اثر اتصال برق آبگرمکن، داخل حمام مرده اند. بعدها معلوم شد، همان دو نفری بودند که شب گذشته، آب گرم را در اختیار ما قرار ندادند تا به فکر خودشان یک آبتنی درست و حسابی کنند. حکایت آبگرمکن وکشته شدن نگهبانان مرا به آن واداشت، که بفهمم خداوند درهمه حال به فکر بندگان خود است و از حق آنها در برابر ظالمان دفاع می کند.

گفتنی است، آزاده سرافراز «حسین آزادی نیا» سال 1345 به دنیا آمد. وی در تاریخ 31 تیرماه 1367 و در منطقه شلمچه به اسارت درآمد و پس از  دو سال و دو ماه و بیست روز اسارت به وطن بازگشت.

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده