مردم محروم و ستمدیده ما در انتظار عملکرد مسئولان هستند
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید "حسين رئيسی نسب اكبری" بيستوسوم اسفند 1342، در روستاي محمدآباد گنبكي از توابع شهرستان بم متولد شد. وی تا دوم راهنمايي درس خواند، به عنوان سرباز ارتش به جبهه اعزام شد. سيام تير 1363، در سومار توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش به شهادت رسيد.
در ادامه بخش هایی از وصیت نامه شهید "حسين رئيسی نسب اكبری" را مرور می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
اینجانب حسین رئیسی اکبری سربازی کوچک و خدمتگزاری ناچیز از سیل عظیم امت مسلمان می باشم. وظیفه شرعی خود دیدم که به سهم خود در دفاع از اسلام و میهن اسلامی خویش قدمی بردارم ما که در جنگهای صدر اسلام نبودیم ما که در کربلای فرزند زهرا نبودیم تا تنها نماند، اینک به ندای امام کبیرمان لبیک می گوییم تا اسلام برای همیشه در تاریخ سربلند بماند.
اینک که تمامی دشمنان ما از شرقی تجاوزگر تا غرب جنایتکار و چپاولگر و عمال غربی مزدور مواجب داخلی آنها همگی دست به یکی کرد تا اسلام را که دشمن منافع خود می دانند از میان بردارند ما امت مسلمان در هر کجای دنیا که هستیم باید با اتحاد کامل بر علیه آنها بجنگیم و انشاءالله که پیروزیم زیرا خدا با ماست.
ای دشمنان اسلام ای جنایتکاران تاریخ اسلام در خون و رگ و پی ما نفوذ کرد و اسلام را بیش از وجود خویش معتقدیم که اگر هزاران بار تکه تکه ام کنید و دوباره زنده ام کنید باز با شما می جنگم و برای جمهوری اسلامی تا پای جان به پیش می روم. ملت قهرمان از هر نژاد و قوم و قبیله اسلام و امام را تنها نگذارید. این همه برای دنیا ارزش قائل نشوید.
اینجا (جبهه) دانشگاه انسان ساز است و این دانشگاه را من از هر کلاسی برتر می دانم وحدت کلمه و یکپارچگی خود را ازدست ندهید . خون شهدا را بنگرید. مسئولیت همه خونها برگردن شماست که مبادا خدای ناکرده لحظه ای غافل شوید. ای امام همیشه بانک برآور بر جنایتکاران که فریاد تو بت شکن تاریخ است ملت اگر لحظه ای غافل بماند بیدارش می کنند.
ای امام، بانک برآور که همه هوشیار باشند، مبادا میراث خوار اسلام و انقلاب و شهدا گردند. رئیس جمهور، نخست وزیر، هیئت دولت، امروز شما وارث خون هزاران شهید بهشتی ها و رجائی ها و باهنر ها هستید. مردم محروم و ستمدیده ما و ملت مستضعف جهان در انتظار عملکرد شماهستند. آنچنان رفتار نمایید که همیشه دوستان ما برای حقی با ما دوست باشند و دشمنان ما بخاطر اجرای حقی با ما دشمن.
ای کسانی که در پای محله روضه خوانی حسین (ع) باریختن اشک فریاد بر می آورید که ای کاش من در کربلای حسین (ع) بودم و حسین (ع) را یاری می کردم و به هوش باش که دیگر لحظه ای به خود نیایی دیگر تا ابد نخواهی فهمید . هرچه زودتر نصیحت را بگیر و حرکت کن که لحظه ای دیگر دیر است امروز تمام کفار و منافقی په شرقی و چه غرب بر علیه قرآن و اسلام و مکتب و شرف و انسانیت ما برخاسته اند اگر نهضت خدای ناکرده شکست بخورد.
همانگونه که امام عزیزمان فرمودند دیگر نمی توانیم از اسلام حتی اسمی ببریم و دیگر پیروز شویم که می شویم و یقین هم داریم چون خدا به ما وعده داده است که پیروزی از آن ماست . آری آنوقت برای ابد کفر و نفاقی بر جای نخواهد ماند.
سلام فراوان به تو ای بابا: پدرم از شما تشکر می کنم که فرزندانت را خوب تربیت کردی و راه حق و حقیقت را به ما آموختی و زحمتهای زیادی کشیدی و انشاءالله خداوند به شما اجر و پاداشی خواهد داد. مرا می بخشید پدرجان شما حقی بزرگی از گردن ما مادری. چون سختی را تحمل کردی تا ما را بزرگ کردی و ببخشید نتوانستم در موقع آمدن به جبهه از شما خداحافظی کنم و بدست بوس شما بیایم از خدا می خواهم که روز قیامت شما را با محمد (ص) محشورگرداند. خبر شهادتم بشما رسید، بی تابی نکنید و صبر و ایمان داشته باشید.
من مهمانی خدا رفتم پس شیون و زاری نکنید و اگر مراسم تشییع جنازه باشکوه برگزار می کنید به احترام اسلام است بجای گریه و زاری و مخارج بیهوده بکار خدا بپردازید.
پایان پیام/