شهید "عباس كمالی شريف‌آبادی":
نوید شاهد - در وصیت نامه شهید "عباس كمالی شريف‌آبادی" آمده است: سوگند به شهادت كه آرزوي من است، شهادت حد نهايی تكامل يک انسان است، چه شيرين است آن هنگام كه در خون خود مي غلتيم و با شهد شهادت سيراب مي شويم. چقدر شهادت در راه خدا زيباست و مانند گل رز خوشبو. شهادت انسان را به درجه اعلاي ملكوتي مي رساند.

به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید "عباس كمالي شريف‌آبادي" يكم مهر 1340، در روستاي خيرآباد راور از توابع شهرستان كرمان چشم به جهان گشود. وی تا اول متوسطه درس خواند، به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور يافت. سرانجام بيست‌و‌هفتم شهريور1360، در سوسنگرد براثر اصابت تركش به شهادت رسيد.

شهادت انسان را به درجه اعلاي ملكوتي مي رساند

بخش هایی از وصیت نامه شهید "عباس كمالی شريف‌آبادی" را در سالروز شهادتش مرور می کنیم:

اميدوارم كه بتوانم با يك پيروزی كامل براي خدا و اسلام و قرآن جان بي ارزشم را به الله آفريننده خود تسليم نمايم و اين چند قطره خونم را پهلوی نهال اسلام بريزم و اميدوارم بتوانم برای شما يک فرزند نيكو و صالح بوده باشم و از شما می‌خواهم پس از شهادتم هيچگونه گريه و زاري نكنيد. بلكه خوشحال هم باشيد زيرا كه من پيروز شده ام و به آرزوي خود رسيده ام.

اميدوارم برادران و دوستان من بتوانند با پايداري، مرز و بوم اين كشور اسلامي را از دست دشمنان پليد و كافر پاك گردانند و شما را هر چه بيشتر به خدا نزديك شدن و دوري از گناهان سفارش مي كنم.

مادرجان هر موقع كه بياد من افتادي و خواستي گريه كني و يا اينكه بر سر قبرم بيايي آن لحظه بياد امام حسين (ع) باش كه در آن زمان با كافران و ستمگران براي پابرجاي ماندن اسلام و تمام مسلمانان از زير سلطه يزيد جنايتكار و جاني چگونه جان خود و فرزندان عزيزشان را دو دستي تقديم حق تعالي نمودند. مادر مگر علي اكبر قاسم و سرباز شش ماهه اش در عاشورا در كربلاي امام حسين عليه السلام شهيد نشدند. مگر حضرت عباس دستش را قطع نكردند. پس من كه از آن بزرگواران بيشتر نيستم بلكه يك بنده كوچك و بي ارزش.

اي كاش من صد جان مي داشتم و هر صد جانم را فداي اسلام و قرآن و ايران مي كردم و دوست دارم زير سايه كلاه خود زندگي كنم و تكيه به اسلحه و سرنيزه بدهم و در ميدان هاي كارزار تفريح كنم.

سوگند به شهادت، شهادت مرگ سعادت آميزي است كه آغاز زندگي پربار جديدي را نويد مي دهد. من اين مرگ را بر وجودم از عسل گواراتر مي دانم چون اطاعت از راه امام است. شهادت شيرين است ولي هر كس توان آن را ندارد كه بنوشد مگر اينكه خود را از تمام قيد و بند ظاهري اعم از مال و جان خودگذشته و در راه حق عليه باطل فداكند.

اي خداي بزرگ تو را به عزيزترين خونهاي تاريخ ساز عالم (خون شهيدان كربلا) قسمت ميدهم كه شهادت شربت معنوي را نصيب من گردان شهادت مانند مادري است كه تنها فرزندش را در آغوش مي كشد. شهادت نقطه اوج مسلمين است ما به آغوش شهادت مي رويم و به سويش پرواز مي كنيم.


سوگند به شهادت كه آرزوي من است هر چه بيشتر به مأموريت مي ايم بيشتر به شهادت عشق مي ورزم. شهادت حد نهايي تكامل يك انسان است چه زيباست لحظه اي كه تفنگ از زمين كنده مي شود و به سوي دشمن نشانه مي رود. چه زيباست لحظه اي كه دشمن را ذليل و خوار به اسارت مي گيرد. و چه شيرين است آن هنگام كه در خون خود مي غلتيم و با شهد شهادت سيراب مي شويم.

چقدر شهادت در راه خدا زيباست و مانند گل رز خوشبو . شهادت انسان را به درجه اعلاي ملكوتي مي رساند. (سوگند بر شهادت) بار الها من مأموريت خود را بقدر توان ضعيف خود انجام دادم اينك اي امام بفرمان تو لبيك گويان حركت مي كنم و دعا كن . باريتعالي از ما جهاد و شهادت را قبول كن.

پایان پیام/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده