ابتکاری که حاج قاسم را به تحسین واداشت!
به گزارش نوید شاهد کرمان؛ شهید "حاج علی ژاله" دهم آذر 1341، در روستاي ننيز از توابع شهرستان بافت به دنيا آمد. وی تا سوم متوسطه تحصيل كرد. سال 1361، ازدواج نمود و صاحب يك پسر شد. پاسدار بود که به جبهه اعزام شد. سرانجام در بيست و سوم دي 1365، در شلمچه بر اثر اصابت تركش، شهيد شد.
در ادامه به مرور خاطراتی از شهید "حاج علی ژاله" می پردازیم:
***همه كلافه شده بودند. مقاومت يك تانك دشمن همه را زمينگير كرده بود. سنگر بچهها را يك به يك هدف قرار ميداد و شليك ميكرد. وقتي حاج علي از موضوع خبر دار شد. بلافاصله نقشهاي طراحي كرد:«بايديك قبضه 106 در جناح راست و ديگري درسمت چپ خاكريز مانور بدهند. سمت چپي تانك را سرگرم كند و او را فريب بدهد، قبضه سمت راست با برنامه ريزي دقيق و سرعت عمل بالا تانك را مورد هدف قرار دهد... » صحنه آمادهي اجراي نقشه بود. فضاي عجيبي ايجاد شده بود. تانك دشمن سردرگم، نميدانست كدام هدف را نشانه بگيرد؟ در اين هاج و واجي تانك دشمن، ناگهان قبضهي سمت راست با شليك به طرف او، پشت خاكريز قرار گرفت. بلافاصله با صداي انفجار، تانك از حركت باز ايستاد. با آتش گرفتن تانك خنده بر لبهاي بچّهها جا خوش كرد.
راوی: حسين علي بلوچي «همرزم شهيد»
***در منطقهي عملياتي والفجر چهار هيچ كدام از واحدها حمام نداشتند. حاج علي با ابتكار عمل دو عدد بشكه يكي براي آب سرد و يكي براي آب گرم تهيّه كرد، شيري روي بشكه ها نصب كرد و بر روي بلندي قرار داد و با هيزم آب را گرم ميكرد. محفظهي بيروني بشكه ها را با گوني سنگري پوشانده بود. هر كس اين ابتكار او را ميديد، دهان به تحسين ميگشود. حتي سردار سليماني .
راوی: محمدرضايي «همرزم شهيد»
***در عمليات والفجرچهار براي رساندن آب به نيروهايي كه در بالاي ارتفاعات و خط مقدم قرار داشتند، يك گالن آب بيست ليتري را نصف ميكردم. دو تا ده ليتري. آنها را به دوسر چوب محكم ميبستم و به پشتم ميگذاشتم و ارتفاع سخت و جان گير را حدود سه ساعت طي ميكردم تا به مقر بچهها ميرسيدم. اما حاج علي دو گالن بيست ليتري را حدود دو ساعت به ارتفاعات ميرساند.
راوی: كمال مرادي «فرمانده شهيد»
برگرفته از کتاب «یک بیابان تانک»
پایان پیام/