با آگاهی و رشادت مقاومت کنید

به گزارش نوید شاهد شهرستانهای استان تهران:
شهید مسعود محمودي كلور سي ام شهر يور 1349 ، در شهرستان تهران به دنيا آمد. دانش آموز چهارم متوسطه در رشته تجربي بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. دوازدهم اسفند 1365 ، در شلمچه به شهادت رسید. اثري از پيکرش به دست نیامد.

من سید مسعود محمودی فرزند سید قدیر محمودی با تاریخ تولد 1349 به جبهه آمدم و با میل خود این راه را انتخاب کرده ام و به امید نصرت الهی تا اینکه قلم عفوی در پیروزه ی گناهانم بکشد ، خداوندا ترا به مقربین درگاهت قسم می دهم که گناهان مرا پاک گردان .
معشوقا : من به تو عشق ورزیدم و فقط تو را دیدم و جستم تو خود ناظری که از پدر و مادر و خواهران و برادارن عزیزم گذشتم و راه سعادتی که تو در قرآنت نشان دادی پیدا کردم و آمدم .
بارالها تو از همه بهتر می دانی من ضعیف و ناتوان که تحمل از دست دادن پاهایم را ندارم چگونه تحمل عذاب تو را می توانم بکنم ؟ خدایا مرا ببخش چون تو کریم و رحیم و رحمن هستی .

بارالها می دانم که در راه رسیدن به تو سختی های زیاد باید کشید اما یک چیز را نیز می دانم و آن سعادت اخروی است – الهی به حق محمد و آل محمد ای که سعادت آمدن جبهه را نصیبم کرده ای سعادت شهادت را نیز ازمن مگیر .
به پدر و مادرم که بسیار برایم زحمت کشیده اند توانایی و تحمل دوری از فرزندشان را عطا بگردان . پروردگارا : قلب مرا برای رسیدن معشوق همچون تو می سوزد به نور ایمان و معرفت منور بگردان .

خداوندا : مرا نیرویی ده که بتوانم آن مجاهدی که تو مدتی آن را از آن نامبرده ای باشم – مولای من در محضر تو گناهان بسیار کرده ام حال بیدار گشته ام و اعتراف می کنم که اعتراف کنندگان را می بخشی .
 بر محمد و آل محمد رحمت فرست و ما را از زمره ی آل محمد قرار بده – الهی تو از همه بهتر می دانی که که بودم و چه هستم . پس آنطور که خود می پسندی مرا قرار ده .
 خداوندا گناهانم بین من و تو حجابی درست کرده که مرا از تو دور نگاه داشته است پس اگر تو شایسته می دانی که بنده ی روسیاهی همچون من به تو نزدیک شوم این حجاب بین مارا برداری دوستدار بندگان و صالحان .

اینک که به این مرحله از زندگی ام رسیده ام با وجود بار سنگین گناه در خود لیاقت شهادت را نمی یابم ولی وصیت نامه ای می نگارم تا اگر خداوند باریتعالی صلاح ببیند مرا نیز در صف بخشودگانش قرار دهد .


سلام خدا و سلام فرشتگان مقربش و پیامبران و بندگان شایسته اش و همه شهیدان به خصوص شهدای کربلا و نینوای ایران و راست پیشگان بر تو باد. ای امیر مؤمنان (ع) سلام بر آدم برگزیده ی خاص الهی سلام بر توح و ابراهیم و موسی و عیسی روح خدا.
 سلام بر خاتم النبیین محمد مصطفی (ص) و سلام بر چهارده معصوم مسلمین . سلام بر اباعبدالله حسین (ع) آنکه همه در هجرش می سوزند و می سازند .
سلام بر یادگاران شهدا – فرزندان گرانمایه ی انقلاب . سلام بر مهدی موعود (عج) . سلام بر نائب بر حق او قلب تپنده ی امت قرآن .سلام بر خانواده های معظم شهدا ،سلام برخانواده های محترم اسراء و مفقودین آنانکه چشم انتظار عزیران خود دارند .
سلام بر شما امت غیورسلحشور سلام بر شما باد ای پدر و مادر و خواهر و برادرم و سلامی می دهم به دوستان و عزیزانیکه ایشان را می شناسم .
ای عزیرانم ابتدای سخنم از همه ی شما طلب مغفرت دارم هرچند که به اینجا آمده ام در چنین مرحله ای که دشمنان قرآن تجاوز را بر پرچم وحاکمان آغاز کرده و بر ناموس این کشور و حتی عزیزان خردسال نیز رحم نمی کند.
 و ظیفه ی من و توست که اگر توانایی برداشتن سلاح را داریم باید برخیزیم و همت کنیم . اینک که میعادگاه عاشقان در دست مزدوری کافر است بر من و برادرم تو و همسنگرم واجب است که در راه رسیدن و آزادی کربلای معلا نبرد کنیم .


کوردلان سیه بخت که بر علیه این انقالب توطئه می چینند بدانند که این انقلاب را امام زمان رهبری می کند و این رهبر انقلاب است که آنرا به دست او خواهد سپرد ای کسانی که ادعای صلح دارید آیا از فرزندان شهدایی که در بین شما هستند خجالت نمی ورزید .
ای اشخاصی که در خانه هایتان نشسته اید و علیه این انقلاب نق می زنید بدانید که شهدا شما را نخواهند بخشید .
سخنی با امت شهید پرور داشتم البته خود را حقیر می بینم از اینکه با شما امت مقاوم صحبت کنم ولی اگر می خواهید خون عزیزانتان را انسانها پایمال نکنند – مساجد را ترک نکنید در صورت نیاز جبهه ها را پر کنید – روحانیت مبارز و در خط اسلام و امام را تنها نگذارید با آنها فاصله نگیرید و به سخنان پیامبر گونه شان گوش فرا دهید .
 برای چند روز دنیای فانی خدا را فراموش مکنید . هر لحظه شما در حال امتحان دادن هستید کمک به فقرا و سرکشی به خانواده های شهدا را از یاد نبرید که آنان بر گردن شما حق زیادی دارند دعای به جان امام امت را فراموش نکنید اگر جسارتی به شما کرده مرا ببخشید و حلالم کنید از شما طلب حلالیت می کنم .
چند کلمه ای می خواستم با عزیزان و رفقا صحبت کنم دوستان و برادران ارجمندم می دانم که غیبت و پشت سرتان بدگویی هایی کرده ام اینک از همه شما معذرت می خواهم و امیدوارم که خداوند مرا در درجه ای قرار دهد که بتوانم شافع دوستان مؤمنم باشم.
 از رحمت الهی نمی توان ناامید شد چرا که رحمتش از امید و آرزو هم بالاتر است .برادران عزیزم ظواهر مادی این دنیا را رها کنید به یاد قیامت باشید که آنروز بازخواست خواهیم شد .
رفقای عزیزم اگر بدی از ما دیدید ببخشید و اگر خوبی بوده از خودتان نبوده است . یاور امام باشید که امام عزیز به شماها امید دارند . آنچه که قرآن صلاح می داند انجام دهید فریب لباس و قیافه های مکروه و زشت شیطانی را نخورید که دشمن قلبتان این ظواهر را برای شما تدارک دیده است.
 دوستان من کاری کنید که همه اقشار دنیا از شما درس بگیرند و شما را الگو قرار دهند اگر می خواهید روحم شاد شود امام خمینی را دعا کنید به سنگرهای نماز جمعه بروید و با رفتارتان به اجانب شرق و غرب درس عبرت دهید  به فرامین الهی امام امت گوش فرا دهید و آنرا از اعماق قلب بپذیرید .
مواظب باشد که شیطان شما را نفریبد که حیله ی شیطان سرانجامش ضلالت و گمراهی است . در آخر از شما می خواهم که مرا حلال کنید من نیز اگر بر گردن کسی حقی داشتم او را بخشیدم .

سلام پدر و مادر عزیزم : هم اکنون که می خواهم با شما سخن بگویم گلویم را بغض گرفته بطور ناخودآگاه اشک از چشمانم سرازیر است احساسات شما را درک می کنم می دانم که دوری جدایی من با شما سخت و تلخ است آیا شیرینی بهتر از لقاالله سراغ دارید ؟ آیا سعادت فرزند حقیرتان را می خواهید اگر چنین است پس اگر خبر شهادتم را برایتان آوردند سرتان را به طرف آسمانها بلند کنید و دعا کنید که خداوند مرا عفو کند .
 وقتی که مشقتهایی که شما برای من کشیده را به یاد آورم شرمنده می شوم و از خدا می خواهم که در فردای محشر بتوانم گوشه ای از دریای بیکران زحمتتان را جبران نمایم .
مادر عزیزم درست است که فرزندت را دوست داری اما فرزندت خدا و حسین (ع) خدا را دوست دارد – درست است خبر شهادتم که تو را می آزارد ولی بدان آنچه مرا می آزارد این جهان است .
می دانم که مهر مادریت ایجاب می کند که برایم گریه کنی اما من می گویم که برای علی اکبر حسین برای علی اصغر حسین برای دیگر فرزندان شهدا گریه کن .
 اگر می خواهی که روح پسرت شاد شود سرت را بالا بگیر و زینب وار مبارزه کن . با مقاومتت اگر دوست داری که خداوند از تو راضی باشد شیر پاکت را بر من حلال کن .
 پدر عزیزم من شما را همواره بسیار دوست داشته ام و دارم شما نسبت به مادرم آگاهی با ایستادگی و رشادت مقاومت کن بیاد خدا باش که شهادت پسرت بر تو آسان گردد – از زحماتی که کشیده اید تا یک فرزند اینگونه تربیت کنید بسیار ممنونم . از شما طلب حلالیت می کنم .

خواهران عزیزم آنچه که کوبنده تر از شهادت من است رعایت حجاب و عفتتان است .اگر دوست دارید که برادرتان من حقیر از شما راضی باشم هر کاری را با مشورت پدر و مادر انجام دهید که نیکی به پدر و مادر همین است. به مادرتان دلداری دهید و او را به صبر دعوت کنید.

 و برادران عزیز اگر به سن بلوغ رسیدید و وصیت نامه ام را خواندید ادامه دهنده ی راهم باشید . پدر و مادر خواهر و برادران من می دانم فرد خوبی در خانواده نبودم و نتوانستم دینم را به شما ادا کنم لذا به بزرگی خودتان مرا ببخشید .
منبع: برگرفته از اسنادشهید درمخزن اداره کل شهرستانهای استان تهران