نامه شهيد «محمدقلي رسولي» + سند
نوید شاهد آذربایجان غربی:
پاسدار شهيد «محمدقلي رسولي» سال 31 در قریه «تیکمه داش» نقده دیده
به جهان گشود. از نوجوانی، به علت پیر بودن پدر، به کارگری در کوره آهک پزی پرداخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت سپاه پاسداران درآمد و به عنوان مجاهد در کوه های
پیرانشهر و اشنویه به محافظت از اسلام و انقلاب پرداخت تا اینکه بعد از ماهها خدمت
در یکم خرداد ماه سال1361 در روستای تمرچین پیرانشهر در حین درگیری با عوامل
ملعون ضد انقلاب، به درجه رفیع شهادت نایل آمد.
بسم ا... الرحمن الرحيم
ضمن عرض سلام گرم و خالصانه
به حضور با سعادت مادر بزرگوارم و نور چشمم رسيده مشرف باد.
پس از تقديم عرض سلام فراوان خدمت مادر بزرگوارم، نور ديده چشمم،
اميدوارم كه آن وجود نازنين شما، آن نور چشم و اهل خانواده مان در زير سايه پروردگار
بزرگ در صحت و سلامت بوده باشيد و به ياري ا... زندگي و روزها را با شادي و شادكامي بگذرانيد.
مادر عزيزم! ديگر بار
بخواهي از احوالات اينجانب محمدقلي رسولي پسر كوچكت و نوكرت باخبر بوده باشي، بحمدا...
من صحيح و سالم هستم و جاي هيچگونه نگراني و ناراحتي در ميان نيست و فقط نگراني من
از طرف دوري و مفارقت شما نورچشمم مي باشد که با رسيدن نامه پر مهر و محبت آميز شما
برطرف مي گردد.
مادر بزرگوارم، نورديده
چشمم! اميدوارم كه اين سلام گرم خالصانه را كه از ته قلبم سرچشمه مي گيرد، پذيرا باشي.
به تمامي اهل خانواده مان يك به يك عرض سلام مخصوص دارم.
مادر جان نامه موسي، برادر عزيزم هم به دستم رسيد و من هم جوابش
را فرستادم. از طرف ايشان هم هيچگونه نگرانی نیست.
به تمامي دوستان و آشنايان
يك به يك عرض سلام مخصوص مي رسانم، سلام مخصوص مرا به آقاي حسين امدادي برسانيد و به
تمامي اهل خانواده ايشان برسانيد.
مادر عزيزم خداحافظ.
زياد عرض قابل توجه ندارم. و به خواننده نامه عرض سلام مخصوص مي رسانم.
كوچك شما و نوكر شما مادر عزيزم
محمدقلي رسولي
با تقديم احترامات فراوان
60/10/30
منبع: پرونده فرهنگی بنیاد شهید آذربایجان غربی
