فرازی از وصیت نامه شهید سید احمد مهدوی:
از تمام امت مسلمان و شهیدپرور ایران می خواهم جلوی این عوامل داخلی را که در شهرهای ما به عنوان مجاهدین، شلوغ می کنند [بگیرند و] آنها را سرکوب نمایند؛ چون که این افراد، فاسد می باشند و وابسته به شرق و غرب هستند.

نوید شاهد کرمان، شهید «سید احمد مهدوی» در بهمن 1337 در خانواده ای از سادات جلیل القدر خانوک، به دنیا آمد.  وی با شدت گرفتن آتش جنگ عراق علیه ایران، روانۀ جبهۀ جنوب شد و سرانجام در شهریور 1360 در عملیاتی که به منظور آزادسازی کرخه نور صورت گرفت، در جبهۀ آبادان به شدت مجروح شد و به بیمارستانی در اهواز اعزام گشت.

 
بعد از چند روز، به خاطر عمق و شدت جراحات، به بیمارستان «ایرانمهر» تهران منتقل شد و سرانجام بعد از تحمل یکماه درد و رنج شدید، در حالی که قطع نخاع شده بود در ششم مهرماه 1360 دعوت حق را لبیک گفت و جامۀ شهادت را بر تن کرد.
مقابل افراد، فاسد و وابسته به شرق و غرب بایستید
 
مروری بر وصیت نامه شهید «سید احمد مهدوی»:
 اینجانب سیداحمد مهدوی خانوکی، پس از چند مرتبه مأموریت در کردستان، موفق شدم که به مأموریت جنوب کشور بروم تا بتوانم در جنگ علیه صدّامیان و کافران بعثی شرکت نمایم و از این موضوع، بسیار خوشحال می باشم و امیدوارم این دفعه به آرزوی همیشگی خود که شهادت در راه خدا می باشد، برسم.
از تمام امت مسلمان و شهیدپرور ایران می خواهم که دست از امام عزیزمان برندارند و همیشه گوش به فرمان او باشند. جلوی این عوامل داخلی را که در شهرهای ما به عنوان مجاهدین، شلوغ می کنند [بگیرند و] آنها را سرکوب نمایند؛ چون که این افراد، فاسد می باشند و وابسته به شرق و غرب هستند و از مردم می خواهم که این مزدوران آمریکایی را یک لحظه، راحت نگذارند و خونِ آنها را بریزند تا کشور از لوث [وجود] افراد ناپاک و فرصت طلب، پاک شود.
اگر روزی به آرزوی دیرینة خود که شهادت می باشد، رسیدم، از پدر و مادر و خواهر و برادرانم می خواهم که در مرگ من، اشک نریزند و صبور باشند؛ همانطور که قرآن می فرماید: «إنَّ اللهَ یُحِبُّ الصّابِرین»؛ خداوند صبرکنندگان را دوست دارد.
از مردم تقاضا دارم که هر چه زودتر در جبهه شرکت کنند و این عوامل مزدور بعثی را از خاک میهن اسلامی، بیرون رانند و یادمان را زنده نگه دارند.
پدر و مادر عزیزم! از شما قدردانی می نمایم و امید عفو دارم و خیلی خوشحالم که چنین فرزندی را پروراندید و در راه خدا هدیه کردید. من، امانتی نزد شما بودم که خداوند این امانت ناقابل را از شما گرفت. شما [در این مورد] ناراحت نباشید؛ [چرا که] زندگی دنیوی به دردِ هیچ نمی خورد، چه بهتر که بتوانیم در راه خدا شهید شویم و به لقاءالله بپیوندیم.
سیداحمد مهدوی
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده