شهید دانش‌آموز «حسین آژیر» از شهدای دوران دفاع مقدس است. او در نامه‌ای به یادگار مانده می‌نگارد: «امیدوارم که بتوانم با خون خود پیروزی را به عنوان عیدی برای شما و امت شهیدپرور و خانواده شهدا به ارمغان بیاورم.»

آژِر

به گزارش نوید شاهد البرز؛ شهید دانش‌آموز «حسین آژیر» در سال ۱۳۴۳ در یکی از روستا‌های کرج به نام وِلِه (۶۰ کیلومتری کرج گچسر) در یک خانواده مذهبی به دنیا آمد. تا کلاس سوم راهنمایی را در همان روستا گذراند. سپس به اتفاق خانواده به تهران عزیمت کرد و از کلاس سوم ابتدایی تا پنجم را در تهران و پس خانواده به کرج عزیمت کرده و کلاس پنجم تا سوم دبیرستان را در مدارس راهنمایی دکتر مرادیان (یاسر) و دبیرستان‌های دکتر شریعتی و شهید عالم بخش به تحصیل ادامه داد. شهید در سال ۱۳۶۰ در دبیرستان شهید عالم بخش (چهارصد دستگاه) مشغول تحصیل بوده، اما چون مسئولیت دیگری را بر روی دوش خود احساس می‌کرد تصمیم گرفت علی‌رغم توصیه‌های شده (که درس هم مانند جبهه است) به جبهه‌ها عازم شود و به ندای امام خود پاسخ مثبت دهد. 

حسین در سال‌های قبل از اعزام هم یک دوره آموزش کماندویی و رزمی که توسط گروه فدائیان اسلام کرج برگزار شده بود شرکت کرده و با انجام عملیات مختلف در کرج و سد و کوه‌های اطرف کرج با عملیات رزمی آشنا بود؛ لذا در تاریخ بیست و چهارم دی ماه ۱۳۶۰، با شوق فراوان از طریق سپاه کرج برای آموزش به پادگان امام حسین (ع) تهران اعزام و بعد از آن دوره به اهواز و سپس به پادگان دوکوهه در اندیمشک اعزام شد و برای عملیات فتح‌المبین به جبهه پلتا در دشت عباس اعزام شد.

در نامه‌ای، بیست و پنجم اسفندماه ۱۳۶۰، شهید برای خانواده نوشته است: عملیات گسترده‌ای در پیش است و امکان بسیار کمی دارد که از این عملیات جان سالم به در ببرم و امیدوارم که بتوانم با خون خود پیروزی را به عنوان عیدی برای شما و امت شهیدپرور و خانواده شهدا به ارمغان بیاورم.

امیدوارم که اگر بدی از من دیده باشید مرا ببخشید و از خداوند غفور برای من طلب آمرزش کنید، چون ممکن است دیگر نتوانم جبران کنم و سرانجام در تاریخ ۱۳۶۱ در جبهه پلتا به شهادت نائل آمد.

خانواده از فعالیت‌های مهم عبادی و معنوی خود بیان می‌کند: «او همواره خود و دیگران را به ترک نکردن واجبات دینی دعوت می‌کردند و به خواندن نماز در اول وقت اصرار داشتند.»

همچنین از فعالیت‌های مهم سیاسی و اجتماعی شهید نیز عنوان می‌کنند: «شهید آژیر در تظاهرات‌های قبل از انقلاب و بعد از انقلاب شرکت می‌کردند و در آموزش نظامی در گروه فدائیان اسلام نیز حضور چشمگیر و فعالی داشتند.»

در ادامه خانواده نیز خاطره‌ای از او بیان می‌کند: «آخرین مرخصی یعنی در بهمن‌ماه سال ۱۳۵۹، پس از پایان آموزشی وقتی به منزل آمدند حالات روحانی عجیبی داشتند. چون پدر فرمانده‌شان که از روحانیون بودند به شهادت رسیده بودند پوستر مربوط به شهادتش را با سلیقه و ذوق مخصوصی به دیوار اطاق نصب کردند و مدام از شهید روحانی تعریف می‌کردند.»

انتهای پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده