خاطره‌ای برگرفته از کتاب "جراحی در خاکریز"؛
دکتر "کرامت یوسفی" در کتاب خاطرات خود آورده است: «رفتیم پشت گونی‌هایی که چیده بودند، از لای درز گونی‌ها نگاه کردیم و دیدیم ای بابا! تک تیراندازهای عراقی کاملاً مقابلمان هستند.»
به گزارش نوید شاهد کرمان، دکتر «کرامت یوسفی» فوق تخصص جراحی ترمیمی از جمله پزشکانی است که از روز اول آغاز جنگ تحمیلی در جبهه حضور یافته و در کنار سایر همکاران خود به مداوای مجروحین جنگ همت نموده‌ است و کتاب "جراحی در خاکریز" برگرفته از خاطرات دوران دفاع مقدس وی به چاپ رسیده است.

تک تیراندازهای عراقی

در ادامه خاطراتی از دکتر «کرامت یوسفی» را مرور می‌کنیم:

روزهای آخر عملیات خیبر تعداد مجروحین بسیار کم شده بود. یک روز که تقریباً بیکار بودیم، به اتفاق دکتر شیرزاد، دکتر امامی و دکتر عشایری سوار بر یک دستگاه لندکروز رفتیم که از خطوط مقدم دیدن کنیم. به خطوط جزایر مجنون سری زدیم و به سمت شلمچه رفتیم.

وارد گمرک خرمشهر شدیم. بقایای گمرک خرمشهر که تل شیشه‌های رنگی بود، هنوز به جا مانده بود. سمت چپ گمرک، پاسگاه نیروهای ژاندارمری بود. ما داشتیم روی خاکریز جلوی گمرک قدم می‌زدیم و منطقه را نگاه می‌کردیم که یک مرتبه فرمانده ناحیه آمد و گفت: شما این جا چه کار می‌کنید؟ سریع بیایید پایین. همگی شیرجه زدیم و آمدیم پایین. گفتیم چه شده؟ گفت: مگر تک تیراندازهای عراقی را نمی‌بینید؟!

رفتیم پشت گونی‌هایی که چیده بودند، از لای درز گونی‌ها نگاه کردیم و دیدیم ای بابا! تک تیراندازهای عراقی کاملاً مقابلمان بودند، پرسیدیم چرا ما را نزدند؟! گفت: خب، نه ما به آنها کاری داریم و نه آنها به ما کار دارند.

در راه برگشت به مقر خودمان در جاده ی خرمشهر ـ اهواز یک کامیون کمپرسی پُر از بار پلیت، جلو ما حرکت می‌کرد که یک مرتبه باد زد زیر یکی از پلیت‌ها و بلند شد و به سرعت به سمت ماشین ما آمد. من جیغ زدم و گفتم: گردنمون زده شد، به سرعت سرمان را پایین صندلی بردیم و پلیت درست مماس با سقف ماشین عبور کرد و خوشبختانه صدمه ای ندیدیم.

منبع: کتاب «جراحی در خاکریز»

پایان پیام/
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده