شهید "حسین حیدری پور":
در وصیت نامه شهید "حسین حیدری پور" آمده است: در مقابل زور و زورگو قد علم کنید و پیوند خود را بیشتر با روحانیت و حوزه مستحکم تر کنید و فقر فرهنگی خود و ضعف ایدئولوژی را از حوزه علمیه کمک بگیرید.

به گزارش  نوید شاهد کرمان؛ شهید "حسین حیدری پور" نهم ‌آبان 1337، در روستاي كشكوئيه از توابع ‌شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. وی تا پايان ‌مقطع‌متوسطه در رشته‌ مكانيك ماشين‌هاي كشاورزي درس خواند و ديپلم گرفت. سال 1359، ازدواج كرد و صاحب يك دختر شد. پاسدار بود. نهم‌‌ آذر 1360، با سمت فرمانده عمليات در بستان بر اثر موج انفجار به شهادت رسيد.

پیوند خود را با روحانیت و حوزه مستحکم تر کنید

بخش هایی از وصیت نامه شهید "حسین حیدری پور" را با هم مرور می کنیم:

هیهات که 20 و چند سال از عمرم گذشت و هنوز اندر خم یک کوچه ام. خیلی دلم می خواهد پر بگیرم و از این قفس دنیایی آزاد شوم ولی ای خدا مگر بار سنگین گناهانم می گذارد که آزاد شوم و روحم از این تن خاکی آزاد شود.

ای خدا به من رحم کن و از آتش دوزخ مرا دور نگهدار و به هر چیزی که رضای تو در آن است ما را راهنمایی کن. پرواز به سوی خدا جایی که یک مومن در جستجوی اوست آیا راهی جز شهادت می توان پیدا کرد که بسیار راه نزدیکی است. آیا شیرین تر از لحظه شهادت لحظه ای می توان یافت به خدا شهادت آرزوی من است و هر چه بیشتر به ماموریت می آیم به شهادت بیشتر عشق می ورزم.

ای دوستان و برادران حزب الله اگر از من خطایی دیدید و ناراحتتان کردم مرا ببخشید از شما می خواهم علی وار و حسین گونه و خمینی مانند بر همه دشمنان داخلی و خارجی بخروشید و دست از یاری امامان بر ندارید که می دانم بر نمی دارید و این انقلاب را به سرتاسر گیتی برسانید.

ای همرزمان پاسدار اسلحه تان را در راه احیای حق بکار ببرید و توکل به خدا کنید و از قدرت طلبی و آوازه جویی بپرهیزید و افراد منافق و افرادی که فقط شعار می دهند، ولی هیچ عملی ندارند از خود برانید و مانند حسین که مظهر فضیلت بود، باشید و در مقابل زور و زورگو قد علم کنید و پیوند خود را بیشتر با روحانیت و حوزه مستحکم تر کنید و فقر فرهنگی خود و ضعف ایدئولوژی را از حوزه کمک بگیرید.

پدر و مادرم خیلی دوستتان دارم ولی دین خدا و اسلام را بیش از شما دوست دارم. دوست ندارم در مرگم گریه کنید. از امام سرمشق بگیرید و مانند کوه استقامت کنید لحظه ای از نام و یاد خدا غافل نباشید و اگر خواستید در غم من بگریید به یاد حسین و یارانش بگریید، از شما می خواهم که در تربیت برادران و خواهرانم بیشتر کوشش کنید و اگر امکان داشت و توانستید دو برادر کوچکم را به حوزه جهت تحصیل علوم اسلامی بفرستید.

همسرم امیدوارم در طول مدتی کمی که با هم بودیم اگر در مواردی تندی از من سرزده مرا ببخشی. اگر من شهید شدم بر خود ببال برایم اشک مریز تو همسر یک سربازی تو هم مانند زینب علیه السلام بردبار باش نام فرزندم اگر به دنیا آمد پسر بود علی و دختر بود زینب بگذارید.

آرزوی من این است که چنین تربیت شود که لیاقت خدمتگزاری به ساحت مقدس امام زمان(عج) را داشته باشند و از کودکی به بندگی خدا و عبادت تشویق کن و وقتی بزرگ شد جهت تحصیل علوم اسلامی به حوزه علمیه بفرست و به او بگو که پدرت علاقه زیادی به روحانیت داشت روحیه شهادت طلبی را در وجودش زنده کن.

برادران و خواهرانم دوست دارم اسلحه ای که من برای یاری اماممان خمینی کبیر برداشته ام، اگر از دستم افتاد و اگر یک سنگری از صدها هزار سنگرهای حق خالی شد آن سنگر را پر کنید به نماز اهمیت فوق العاده قائل شوید.

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده