«شالباف به پدر شهیدی گفت پسر شما شهید شده اگه ممکنه در این حمله نباشید. اینجا بمانید و از وسایل بچهها محافظت کنید. پدر شهید به وی گفت پسرم راه خودش را رفته، من هم باید راه شهیدم را ادامه دهم و نباید جا بمانم. شالباف بعد از تمام شدن صحبتهای پدر شهید، دستوپای او را بوسید ...» آنچه میخوانید بخشی از خاطرات شهید «مهدی شالباف» است که تقدیم حضورتان میشود.