خاطرات شفاهی - صفحه 17

navideshahed.com

برچسب ها - خاطرات شفاهی
توسط انتشارات «راه یار»منتشر شد
کتاب «گردان نانواها» خاطرات شفاهی مردم روستای خانوک از پشتیبانی دفاع مقدس به قلم فاطمه ملکی و توسط انتشارات «راه یار» منتشر شد.
کد خبر: ۵۴۷۵۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۴

شهید «باقر ملکی» نوجوان پانزده ساله‌ای بود که آرزوی رفتن به جبهه داشت و بعد از شهادت برادرش «عباس»، بار‌ها اقدام رفتن به جبهه کرد تا سنگر برادر شهیدش خالی نماند، سرانجام فروردین ماه ۱۳۶۴ بر اثر بمباران هوایی شهر ایلام همراه پدرش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. در ادامه فیلم خاطرات شفاهی خانواده شهیدان «ملکی» تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۵۲۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۱/۰۲

گفتگویی با همسر شهید والامقام «سید نجم موسوی»؛
سیده رقیه دادوند همسر شهید «سید نجم موسوی» می‌گوید: آخرین باری که می‌خواست به جبهه برود با التماس گفتم نرو من تنها می‌شوم، با خنده گفت؛ نترس من لیاقت شهادت ندارم مگر اینکه سعادت ازدواج با تو راه شهادت را به رویم بگشاید. در ادامه مصاحبه تصویری با همسر این شهید والامقام تقدیم مخاطبان عزیز می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۳۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهيد «حمدالله فاضلي» از شهدای استان ایلام است که خرداد ماه 1367 در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. پدر شهید می‌گوید: از دغدغه‌های پسرم این بود هیچ وقت دست از یاری اسلام برندارید و دستورات اسلامی را به طور کامل اجرا کنید و از وطن دفاع کنید. در ادامه کلیپ این مصاحبه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۴۷۱۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۶

مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمانشاه:
مدیر کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان کرمانشاه،گفت: فرهنگ والای ایثار و شهادت گنجینه ارزشمندی است که می تواند به عنوان یک الگو در بین جوانان و نسل های آینده ساز کشور معرفی شده و از این طریق اهداف و ارزش های نظام مقدس اسلامی که برگرفته از خون پاک شهداست در جامعه نهادینه شود.
کد خبر: ۵۴۶۹۹۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
شهید «آزاد مؤمنی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که آذرماه 1365 به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: پسرم آرزوی شهادت داشت و خوشحال در راه اسلام جان خود را از دست داد.
کد خبر: ۵۴۶۲۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱

خاطره‌نگاری خانواده شهدا
همسر شهید «غلامرضا محمدعلیزاده» می‌گوید: همسرم در آخرین دیدارش که به جبهه بازگشت، مانند پرنده‌ای بود که از قفس آزاد شده است.
کد خبر: ۵۴۶۲۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا
محمد رهبر پدر «شهید حسین رهبر» می‌گوید: همرزمان پسرم می‌گفتند؛ او بسیار فعال و پرتلاش بود و روزها استراحت و شبها در سنگر مشغول انجام وظیفه بود.
کد خبر: ۵۴۶۱۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «علیرضا نوروزی»، خاطراتی در وصف فرزندش را چنین بیان کرد: «بچه‌ام هم درس می‌خواند و هم کار می‌کرد. یک روز آمد و گفت من میخواهم به جبهه بروم و ما هم مانع او نشدیم. شانزده سالش بود و سنی نداشت فقط قد بلند کرده بود برای رفتن به جبهه.»
کد خبر: ۵۴۵۷۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۴

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «علیرضا رضایی» در وصف شهیدش شعرهای حماسی فرزندش را می‌خواند: «شهیدم من شهیدم، به کام خود رسیدم، بیا مادر به آغوشم، تفنگم را بگیر از دوشم، بیا مادر کفن پوشم»
کد خبر: ۵۴۵۷۹۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۵

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «احمد عباسی» در وصف قرآن خواندن فرزند شهیدش خواند: «چه خوش است صوت قرآن پدر از پسر شنیدن، به رُخش نظاره کردن سخن از خدا شنیدن.»
کد خبر: ۵۴۵۷۹۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۶

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید «سید اسداله قریشی» می‌گوید: من به همراه اسداله به جبهه میرفتم، او جثه کوچکی داشت. در ابتدا بیسیم چی گردان بود و دائم به ابتدای گردان می‌رفت و می‌آمد، بعد که آرپی جی به دست گرفت، انتهای آرپی جی روی زمین کشیده می‌شد. هر وقت من در سال‌های بعد سراغی از او می‌گرفتم همه او را با جثه کوچکش می‌شناختند.
کد خبر: ۵۴۵۷۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر و مادر شهید «ابوالفضل حسینخانی» از کودکی و حسن اخلاق فرزند شهیدشان گفتند:«ابوالفضل در شب قدر و موقع اذان مغرب به دنیا آمد او در کودکی و نوجوانی با همه بسیار خوش برخورد و مهربان بود و هیچ کس را از خود نمی رنجاند.»
کد خبر: ۵۴۵۷۸۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۰۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «محمود سلیم آبادی» در وصف فرزندش گفت: «او از کودکی بسیار آرام و متین بود. پسر خوب و سر به راهی بود و با همه خوب برخورد می کرد. جبهه هم که همراه برادرش می رفت گله می کرد که چرا برادرم اجازه نمی دهد خط مقدم بروم و آخر هم خودش به پادگان حمزه سیدالشهدا رفت و راهی خط مقدم شد.»
کد خبر: ۵۴۵۷۸۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
مادر شهید «سالار پارسا» از خاطرات دوران انقلاب و جبهه فرزندش گفت: «عمویش به او گفته بود تو در حد و اندازه تفنگ نیستی و می‌گیرند و تو را می‌کشند. او در پاسخ گفته بود عموجان کسی که تفنگ بر دوش می‌اندازد در خود جرات و جسارت این کار را دیده است.»
کد خبر: ۵۴۵۷۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۱

خاطرات جبهه جانباز «غلامرضا پارسته»
جانباز غلامرضا پارسته در خاطرات خود از انقلاب و جبهه گفت : «برادرم سعید که بعد از سه بار حضور در جبهه در والفجر 4 شهید شد موعد سربازی من رسید و به جبهه رفتم که در حلبچه در 24 اسفند 1366 مجروح شدم.»
کد خبر: ۵۴۵۷۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۲

خاطرات شفاهی؛
شهید «اقبال پورشبیبی» از شهدای دفاع مقدس استان ایلام است که مرداد ماه ۱۳۶۲ در منطقه عملیاتی مهران به درجه رفیع شهادت نایل آمد. همسر گرانقدر این شهید والامقام می‌گوید: او آرزوی شهادت داشت و سرانجام هم با زبان روزه به آرزویش رسید. در ادامه فیلم مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۵۵۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۱۸

خاطرات شفاهی مادر شهید «مجید فرجی»
«رنگین طلا نامدار» می‌گوید: فرزندم به نماز اول وقت بسیار معتقد بود، خواهرش زهرا را که هفت سال بیشتر نداشت بیدار می‌کرد و می‌گفت؛ هر وقت به سن تکلیف برسد بیدار شدنش راحت و نمازش را اول وقت می‌خواند.
کد خبر: ۵۴۵۴۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۱۰/۲۰

خاطرات شفاهی همسر شهید والامقام «احمد فاضلی»؛
شهید «احمد فاضلی» با شروع جنگ تحمیلی برحسب احساس وظیفه در پشت جبهه‌ها به خدمت صادقانه می‌پرداخت، سال 65 عشق به امام وی راهی جبهه مهران کرد. در ادامه مصاحبه با همسر گرانقدر این شهید والامقام منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۴۵۲۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۳

شهرام ثامنی معاون فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مرکزی از ثبت 486 اسناد افتخار و خاطرات شفاهی در قالب مصاحبه با والدین معظم شهدا و جانبازان 50 درصد و بالاتر تا پایان بهار 1402 خبر داد و این امر مهم را از اولویت‌های بنیاد برشمرد.
کد خبر: ۵۴۵۱۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۹/۲۲