پدر شهید

navideshahed.com

برچسب ها - پدر شهید
خاطره‌‌ای از شهید «بهزاد پسندی‌پور»
پدر شهید تعریف می‌کند: ‌ساعت مچی‌اش را باز کرد و به من داد. گفتم؛ بهزاد جان! این ساعت را برای خودت نگهدار، به دردت می خورد. گفت؛ عقربه‌های این ساعت زمانی خوب است که برای جشن بچرخد، تو آن را به یادگار از من نگه دار. هنوز عقربه‌هایش به یاد او می‌چرخند.
کد خبر: ۵۹۲۵۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۱۰

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

گفت وگو با پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی»:
«کریم غلام‌کاظمی» پدر شهید «یونس غلام‌کاظمی» می‌گوید: «در عملیات بیت‌المقدس، وقتی پرچم ایران بر فراز خرمشهر به اهتزاز درآمد، یونس روایی هفده‌سازه در میان فاتحان این شهر بود. اما تقدیر چنان بود که یک سال بعد، در عملیات رمضان، در خاک دشمن مفقود شود و به جمع شهدا بپیوندد. حالا پس از ۴۰ سال، پدرش از خاطرات این نوجوان رشید می‌گوید؛ از روزهای حضور در فتح خرمشهر تا لحظه‌ای که برای همیشه در راه وطن گم شد. این روایت، داستان پسری است که نماز شب‌هایش در امامزاده محله را با روزهای سخت جبهه درآمیخت و سرانجام، به آرزوی دیرینه‌اش - شهادت - رسید.»
کد خبر: ۵۹۲۴۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۳/۰۷

خاطره‌‌ای از شهید «عباس کاظمی نازی»
پدر شهید تعریف می‌کند: به یاد دارم که یک گربه، اینقدر از پسرم مهربانی دیده بود که هر موقع می‌فهمید او در منزل حضور دارد، سریعاً می‌آمد و شهید به او غذا می‌داد. من به شهید می‌گفتم؛ حیف نیست اینقدر برای این حیوان وقت می‌گذاری؟ شهید در پاسخ می‌گفت؛ از کجا معلوم، شاید این گربه برای ما دعا کند.
کد خبر: ۵۹۱۶۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۲۹

در راستای طرح سپاس، با حضور جناب سرهنگ محمد اوجی‌زاده جانشین ناحیه مقاومت بسیج سپاه شهرستان قشم و ابوالفضل تقی‌زاده قشمی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستان قشم از پدر شهید والامقام «محمد بازماندگان قشمی» دیدار و تجلیل صورت گرفت.
کد خبر: ۵۹۰۶۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۴/۰۲/۱۵