سردار شهید ارتش، استوار دوم عباس ابوالحسن زاده

شهید عباس ابوالحسن زاده فرزند حا ج حسین ابو الحسن زاده در سال 1335در بخش ماهان از توا بع کر مان در خانواده ای مذ هبی و کشا ورزبه دنیا آمد.او اولین فرزند خانواده بو د . تحصیلات ابتدا یی و متوسطه رابا مقاومت در مقابل همه مشکلات وکمبودها یی که دا شت در ماهان گذراند و سپس به نیروی هوا یی ملحق شد. چون تاب و تحمل فر ما نهای بی جای افسرا ن و زو ر و اختناق   حا کم برآن محیط را ندا شت، همیشه با افسرا ن و مقا مات با لا تر از خود در گیر یها یی دا شت. بخا طر مقا و متهایش او را از شهر ی به شهر ی می فر ستاد ند، و لی او همیشه مقا ومت میکر د وخیلی دوست داشت ازارتش بیر و ن بیا ید. در مدت هفت سال که در ارتش بو د اورا از تهرا ن به اصفهان و ازآنجا به بندر چاه بهار و ازانجا به بندرعباس منتقل کرد ند.در همین اوان بو دکه انقلاب اسلامی ایران با ر هبری زعیم عالیقدر امام خمینی آغازشد و با در خشید ن او لین شعله های تا بناک انقلاب اسلا می در آسمان تاریک وفضای سپاه  ایرا ن و طلو ع آزادی، فعالیتهای این مبارز همیشه منتظر، آغازگردید. اوبه تبلیغ محافل انقلابی در بین سربازان و در جه دا را ن و دو ستان خود در پا یگاه پرداخت و به سر بازا ن برای فرار کردن کمک می کر د. علا قه زیادی به انقلاب و اسلا م دا شت و به فعالیتهای خود ادامه داد تا اینکه انقلاب شکو همند اسلا می به پیر و زی ر سید.

او از همان کو د کی از زما نی که خود را شنا خت، هر گزدر عبادت خدا کو تاهی نمی کرد .همیشه در مرا سم و عزا دار یها وشب زنده داری ها شرکت می نمود او قا ت بیکاری اودر مسا جدو مجالس مذهبی می گذ شت. روحا نیت را دو ست داشت و به آنها عشق می ورزید وهمیشه در همه حال ازانها حمایت می کرد. در جا معه، بر خوردی  اسلا می دا شت و به دیگران احترام می گذا شت .اخلاقش اسلا می وبرای همه الگو بو د .بعد از اینکه انقلاب اسلا می به پیروزی رسید و با علاقه بسیار درارتش به خد مت ادا مه داد تا اینکه جنگ تحمیلی عراق با ایرا ن شر و ع شد او در نیر و ی هوا یی در رشته پلیسی خد مت میکرد نمی توا نست به جبهه برو د. و لی ا زآنجا که و ظیفه خودمی دا نست و به گفته خودش که همیشه می گفت: غیر قا بل تحمل است که ما جوانان بنشینیم و پیرمردان  از جبهه ها پیام بفرستند من باید به جبهه برو م اگرپیروزشد یم که چه بهتر،اگرنشدیم در جبهه می مانیم و می جنگیم تا پیر وزشو یم و یا به شهادت برسیم. دربسیج پایگاه ثبت نام کرده وازطر یق بسیج پا یگاه به جبهه اهواز اعزام شد. مدت سه ماه در جبهه بو د او عاشق شهادت بو دو به آرزوی دیرینه خود رسید. شبی در سنگر خوابی دیده بو د که شهادت را به او نوید می داد..

با لا خر ه درتاریخ  59/11/22درجبهه دب مردان اهواز وبه این تر تیب دفترچه 24 سالۀ زندگی پربار اوبسته شد و در تاریخ59/11/25درزادگاهش ماهان به خاک سپرده شد .