جانباز - صفحه 2

آخرین اخبار:
جانباز
خاطرات شفاهی جانبازان

نیمه شب به خط مقدم عراق رسیدیم

جانباز ۴۵ درصد «رشید صفرعلیزاده» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «ادامه عملیات والفجر ۸ بود که با گردان خط شکن حر برای گرفتن کارخانه نمک رفتم و در نیمه شب به خط مقدم عراق رسیدیم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

به مهدی (باکری) گفتم مهمات نداریم

جانباز ۴۰ درصد «منصور محمد زاده» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در عملیات والفجر ۱ به مهدی (باکری) گفتم مهمات نداریم، گفت صبر کنید و شخصا بدنبال مهمات رفت و لحظاتی بعد با یک وانت تویوتا مهمات برای رزمندگان آمد و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

هر لحظه احتمال درگیری بود

جانباز ۴۵ درصد «شجاع نوروزی» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در منطقه عملیاتی کردستان همیشه درگیری بود و دشمن مانند جبهه در جلو نبود بلکه بدلیل فعالیت گروه‌های معاند هر لحظه و از هر سو احتمال درگیری بود و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

ماجرای یک عملیات غافلگیری و شاد کردن دل امام

جانباز ۴۵ درصد «ابراهیم الوداری» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «فرمانده گردان ما قبل از عملیات کربلای ۵ سخنرانی کرد و گفت بدلیل شکست عملیات کربلای ۴، قلب امام عزیزمان غمگین شده است و باید دل امام را شاد کنیم و یک عملیات غافلگیری انجام دهیم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

روی مین رفتیم و دو نفر از همرزمان شهید شدند

جانباز ۵۰ درصد «علیرضا صفر علیزاده» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «صبح نگهبانان را برای کمین به پست‌های نگهبانی بردم، اما عصر در زمان برگرداندن آنها، بر روی مین رفتیم و متاسفانه دو نفر از همرزمان شهید و من هم جانباز شدم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

با صدای شلیک گلوله بیدار و به سمت سنگرها رفتیم

جانباز ۲۵ درصد «پرویز احمدلو» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در منطقه عملیاتی پیرانشهر در پایگاه در حال استراحت بودیم که با صدای شلیک گلوله بیدار و به سمت سنگرها رفتیم، گروه تروریستی پژاک در حال شلیک گلوله به پایگاه بود و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

در قبال دین و کشور احساس مسئولیت می‌کردیم

جانباز ۴۵ درصد «شکر متولی» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «هدف زمین نبود و دشمن قصد لگدمال کردن دین و مملکت را باهم داشت و ما در قبال دین و کشور احساس مسئولیت می‌کردیم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

خمپاره کنار پایم اصابت کرد

جانباز ۴۰ درصد «احمد عالی پور» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «در منطقه عملیاتی، صبح در حال رفتن به محل پست نگهبانی بودم که ناگهان یک خمپاره ۶۰ به کنار پایم اصابت کرد و بر اثر اصابت ترکش از ناحیه چشم و سر آسیب دیدم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

پای راستم بر اثر اصابت خمپاره قطع شد

جانباز ۴۵ درصد «ابراهیم توتونچیان» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «برای انجام عملیات تکمیلی کربلای ۵ و تصرف قسمت‌های آبی خاکی منطقه اعزام شده بودیم، با وجود رسیدن به اهداف عملیات، پای راستم بر اثر اصابت خمپاره قطع شد و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

ما مدیون شهدا هستیم و باید قدردان‌شان باشیم

جانباز ۴۵ درصد «محرم هاشم لو» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «ما مدیون شهدا هستیم و باید قدردان شهدا باشیم، در فروردین سال ۱۳۶۱ ساعت ۳ نصف شب بود که برای عملیات فتح المبین به منطقه اعزام شدیم، منورها شلیک شد، در دره بودیم و دشمن در بالای کوه بود و ...»

خاطراتی از کوچکترین عضو گروه؛ روایت زندگی و ایثار یک رزمنده دفاع مقدس

خلیل عباسی، رزمنده‌ای که از ۱۳ سالگی پا به جبهه گذاشت، امروز نه تنها خاطرات خود را در قالب کتاب‌هایی مستند و پرمحتوا منتشر کرده، بلکه نسل امروز را با فرهنگ ایثار و شهادت آشنا می‌کند. او با صراحت از سختی‌ها، رشادت‌ها و دلاوری‌های رزمندگان می‌گوید و معتقد است روایت این تجربیات، چراغ راهی برای جوانان است.

دیدار مدیرکل بنیاد شهید و امورایثارگران آذربایجان غربی با جانباز ۷۰ درصد گرانقدر «محمود برانی»

مهندس جلیلی، مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی به همراه معاونین فرهنگی و آموزشی و بهداشت و درمان اداره کل، با جانباز ۷۰ درصد گرانقدر «محمود برانی» در شهرستان ارومیه، دیدار و ضمن دلجویی و گفتگو از صبر و استقامت خانواده جانباز معزز تجلیل کردند.
خاطرات شفاهی جانبازان

خدمت در مرز عبادت است

جانباز ۴۵ درصد «عسگر طایفه علی همتی» در بیان خاطرات خود اظهار داشت: «خدمت در مرز عبادت است و امام سجاد (ع) نیز در صحیفه سجادیه فرموده است با خدمت شما در مرز، مردم در شهر احساس امنیت می‌کنند و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

عملیات لو رفت و زانویم تیر خورد

جانباز ۴۵ درصد «بهرام اکبرآقالو» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «هنگامی که قرار بود در غرب کشور در عملیات مسلم بن عقیل شرکت کنیم، متسفانه عملیات لو رفت و عراق در صبح شروع به گلوله باران ما کرد و زانویم تیر خورد و ...»
خاطرات «احمد شاکر دوشانلو» از شهید قاسمی:

خلبانی که با بال ایمان پرواز می کرد/ روایت احمد شاکر از شهادت همرزمش در اسارت

احمد شاکر، خلبان بازنشسته هوانیروز و آزاده و جانباز ۳۰ درصد دوران دفاع مقدس، از روزهایی می‌گوید که در سرمای کوهستان‌های کردستان در کابین هلی کوپتر هوانیروز کنار شهید قاسمی پرواز می‌کرد و در اسارت، ایمان و صبر او را نظاره‌گر بود؛ همرزمی که نماز و قرآنش حتی در زندان دشمن متوقف نشد و در نهایت، با همان وضو به شهادت رسید.
گزارش تصویری

دیدار مسئولین شهرستان خوی با آزاده و جانباز معزز رمضان قمرلو

مسئولان شهرستان خوی با حضور در منزل جانباز و آزاده گرامی رمضان قمرلو، ضمن دلجویی و گفتگو، از صبر و استقامت ایشان با اهداء لوح تقدیر،‌ تجلیل کردند. آزاده و جانباز معزز ارتشی، رمضان قمرلو در دوم تیرماه ۱۳۶۷ در جنوب به فیض جانباز ی نائل گردید.

جانباز ی که ۴۸ ساعت میان شهدا بود؛ از آرزوی اشتغال جوانان تا خوشحالی از ایثار  

شهروز یکه‌روستا، جانباز ۵۰ درصد، که پس از مجروحیت شدید در حلبچه ۴۸ ساعت در میان شهدا بود، با وجود عوارض جراحت، از ایثار خود خوشحال است. او در پایان مصاحبه، دغدغه اصلی خود را حل مشکل بیکاری جوانان تحصیلکرده کشور عنوان کرد و نامگذاری معابر به نام شهدا را یادگاری برای آگاهی نسل آینده از رشادت‌های گذشته دانست.
خاطرات شفاهی جانبازان

دو نفر از همراهان روی مین رفتند

جانباز ۵۰ درصد «چنگیز مهراجی» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «با براداران سپاه برای منهدم کردن یک پل رفته بودیم که دو نفر از همراهان روی مین رفتند و چند روز بدون غذا ماندیم و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

قرار بود صبح جلوی پاتک دشمن را بگیریم

جانباز ۵۵ درصد «میرشجاع الدین سید اکبری» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «قرار بود صبح جلوی پاتک دشمن را بگیریم که هواپیما‌های دشمن اقدام به بمباران شیمیایی منطقه کردند و ...»
خاطرات شفاهی جانبازان

در یکی از پاکسازی‌ها بر روی مین رفتم

جانباز ۵۰ درصد «محمدرضا ملک‌خواه» در بیان خاطرات خود می‌گوید: «در یکی از پاکسازی‌ها در شمالغرب کشور پایم بر روی مین رفت و همان جا قطع شد و ...»
طراحی و تولید: ایران سامانه