معرفی کتاب - صفحه 23

معرفی کتاب

"مدافعان خان طومان" منتشر شد

نوید شاهد - کتاب "مدافعان خان طومان" سرگذشت شهدای مدافع حرم در منطقه خان طومان سوریه است که با همت پوریا رحیمی و مهدی اسماعیل نژاد گرداوری و منتشر گردیده است.

معرفی کتاب | "دلیر بی‌ادعا "

نوید شاهد - کتاب "دلیر بی‌ادعا"، زندگینامه و مجموعه خاطرات سردار شهید "رجبعلی بهتوئی" است که سال ۱۳۹۲ در یکصد و ۱۲ صفحه به چاپ رسیده است.

کتاب «بابانظر»

نوید شاهد - کتاب «بابانظر» به بیان دقیق خاطرات شفاهی سردار شهید محمد حسن نظرنژاد از زبان این شهید والامقام پرداخته است.

خاطرات سردار شهید "رحیمی‌مقدم" در جنگجوی قهرمان منتشر شد

نوید شاهد - کتاب جنگجوی قهرمان حاوی خاطرات سردار رشید اسلام، شهید «تقی رحیمی مقدم» از سرداران بنام و نیروهای رزمنده لشکر ۱۱ امیرالمؤمنین (ع) به نقل از همسر، دوستان و همرزمانش به نویسندگی محمد علی قاسمی و توسط دفتر ادبیات پایداری حوزه هنری در سال ۱۳۹۹چاپ و منتشر شده است.

سیره اخلاقی شهدای هرمزگانی در "خلوت های شبانه" به چاپ رسید

نوید شاهد - کتاب "خلوت های شبانه" به معرفی سیره اخلاقی و اعتقادی چند شهید هرمزگانی دوران دفاع مقدس پرداخته است.

آخرین پست در کشیک هشتم

نوید شاهد - کتاب یادنامه سردار شهید سرلشکر پاسدار نورعلی شوشتری با عنوان «آخرین پست در کشیک هشتم» توسط کنگره بزرگداشت شهدای استان های خراسان و بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی، تهیه و به چاپ رسیده است.

معرفی کتاب / فُرسان، تاریخ شفاهی گوش بر‌ها در استان ایلام

نوید شاهد - کتاب «فرسان» که به موضوغ تاریخ شفاهی گوش بر‌ها در استان ایلام پرداخته است، توسط بتول میرزایی نوشته شده و توسط نشر سوره‌های عشق به چاپ رسیده است.

معرفی کتاب | "از میمک تا مجنون"

نوید شاهد - کتاب "از میمک تا مجنون"، ناگفته‌هایی از زندگینامه سردار شهید مهدی شالباف است که نخستین بار در سال ۱۳۹۶ با یکصد و ۶۷ صفحه به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب؛

«اصحاب درد»؛ خاطرات ۴۹ جانباز ۵۰ تا ۷۰ درصد شهرستان‌های سمنان، مهدیشهر و سرخه

نوید شاهد - کتاب «اصحاب درد» به قلم زهرا شاهینی، گزیده‌ای از خاطرات ۴۹ جانباز ۵۰ تا ۷۰ درصد شهرستان‌های سمنان، مهدیشهر و سرخه است.
معرفی کتاب؛

«سیم خاردار» کتاب خاطرات شهید " اکبر قاضی زاده"

نوید شاهد – کتاب «سیم خاردار» خاطرات معلم شهید "اکبر قاضی زاده" از شهدای دوران دفاع مقدس است که توسط «محمد دانشی» جمع آوری شده است.
«تخت شماره 4» مجموعه داستانهای برگزیده جایزه ادبی یوسف
معرفی کتاب ؛

«تخت شماره 4» مجموعه داستانهای برگزیده جایزه ادبی یوسف

نوید شاهد- کتاب «تخت شماره 4» مجموعه داستان‌های برگزیده مرحله استانی نهمین دوره جایزه ادبی یوسف در لرستان است که با حمایت اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس این استان به چاپ رسیده است.

بُرشی از کتاب «اکیپ حاج هادی»| پاتوق اِکیپ

نوید شاهد - در قسمتی از کتاب "اکیپ حاج هادی" به قلم نویسنده مرحوم جعفر كاظمی بيش از يكصد و هشتاد خاطره از ايثارگران جهاد پشتيبانی ورامين را به بيانی شيوا و جذاب همراه با تصاوير به رشته تحرير كشيده است، در ادامه «عزیزالله جنیدی» روایتی بیان کرده است که می‌خوانید: «در طبقه زیرین خانه‌مان یک مغازه داشتیم. مغازه ساعت سازی بود. داده بودیم اجاره. جنگ که شروع شد، اجاره را فسخ کردیم و واگذارش کردیم به ستاد پشتیبانی و تا آخر جنگ در خدمت ستاد بود. محل استقرار اکیپ حاج هادی هم همین جا بود.»

معرفی کتاب | باز هم به یادتان

نوید شاهد - کتاب «باز هم به یادتان» شامل بیست شعر كوتاه با موضوع «شهدا و جانبازان» است که توسط عبدالحسین رحمتی شاعر ایلامی گردآوری و توسط نشر شاهد با همکاری و حمایت بنیاد شهید و امور ایثارگران استان ایلام به چاپ رسیده است.
معرفی کتاب؛

«سکان‌دار مادر» روایتی از زندگی شهید دانش‌آموز علیرضا مکی در بازار کتاب

نوید شاهد - کتاب «سکان‌دار مادر» به قلم مریم عبدی رونمایی و وارد بازار کتاب شد.

«راز احمد»؛ روایتی متفاوت از سفر بی‌بازگشت سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان

نوید شاهد - «راز احمد» روایتی متفاوت از سفر بی بازگشت سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان از خرمشهر تا بیروت به قلم «حمید داودآبادی» برای اولین بار منتشر می شود.
معرفی کتاب/

«حکایت همچنان باقیست»؛ روایتی از پیشکسوتان جهاد و شهادت کردستان

نوید شاهد – کتاب «حکایت همچنان باقیست» اثر رضا رستمی، توسط انتشارات موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس به چاپ رسیده است.

برش بیست و دوم از کتاب " چشم‌هایش می‌خندید"/ استدلال درست

نوید شاهد – کریم احدی پدر شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: بعدها که حرفش درست از آب درآمد، می‌خندید و می‌گفت: «حالا دیدید استدلال من درست بود.»

برش بیست و یکم از کتاب " چشم‌هایش می‌خندید"/ عمارت ذوالفقاری

نوید شاهد – حسین محمدی دوست شهید حمید احدی در کتاب "چشم‌هایش می‌خندید" می‌گوید: همه‌مان یک‌دست پیراهن یقه اسکی سفید پوشیده بودیم. بچّه‌ها دوتا دوتا دست هم را گرفته و به ترتیب قدشان با صف حرکت می‌کردند. کنار عمارت «ذوالفقاری» ایستادیم و یک‌بار دیگر سرود را تمرین کردیم. بعد از آن همه تمرین، هنوز شعر را حفظ نکرده بودیم و کاغذ توی دست‌مان بود. مصرع «بیا مهدی بیا مهدی... .» را دسته جمعی می‌خواندیم.

برش بیست و یکم کتاب "روی جاده رملی"/ دسته گل

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: مش عباد کنارم ایستاده بود و به سمت نگاهم خم و راست میشد. گفتم: مش عباد بیچاره شدی، فرزاد خیلی سختگیره. اگه بفهمه چه دست گلی به آب دادی، فکر میکنه عمداً خواستی تو کار گروهان خلل ایجاد کنی و نذاری برن منطقه، احتمالاً همین جا محاکمه صحرایی بشی!

برش بیستم کتاب "روی جاده رملی"/ دندان های شکسته

نوید شاهد - محمد علی عرفانی در کتاب "روی جاده های رملی" روایت می کند: چشم هایم را یک باره باز کردم. دندانها را از دست مش عباد گرفتم. نگاه کردم و با خنده گفتم: پس اینا چرا دو تیکه شده؟
طراحی و تولید: ایران سامانه