نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - محمود گروهی
به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمود شاهدی فرزند قنبر علی، از شهدای دفاع مقدس است که در سال 1342 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 15/5/62 در عملیات والفجر 3 در منطقه غرب کشور که در تنگه دربند عراق انجام گرفت، بر اثر انفجار مین های دشمن که به تمام بدن ایشان اصابت کرده است در همان منطقه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای علی ابن جعفر به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۳۸۹۴۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۰

به گزارش نوید شاهد استان قم، شهید محمود شاهدی فرزند قنبر علی، از شهدای دفاع مقدس است که در سال 1342 در شهر مقدس قم دیده به جهان گشود. او در تاریخ 15/5/62 در عملیات والفجر 3 در منطقه غرب کشور که در تنگه دربند عراق انجام گرفت، بر اثر انفجار مین های دشمن که به تمام بدن ایشان اصابت کرده است در همان منطقه به درجه رفیع شهادت نائل آمد و در گلزار شهدای علی ابن جعفر به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۳۸۹۴۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۲۰

سالروز شهادت
گزارش نوید شاهد از کرج محمود از همان بچگی بسیار آرام، مهربان و خوشرفتار بود و دوران ابتدائی و راهنمائی را در شهر تبریز به اتمام رساند ولی بدلیل مشکلات خانوادگی از ادامه تحصیل منصرف شد
کد خبر: ۳۸۹۳۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۸

...اميدوارم كه خداوند اين افتخار را به من بدهد تا جز شهيدان راهش باشم .
کد خبر: ۳۸۹۲۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۶

پیکر پاک شهید مدافع حرم شهید « محمود نریمانی » سیزدهم مرداد با دستان مردم شهیدپرور و غیور استان البرز و امت شهیدپرور شهرستان کرج تشییع و به خاک سپرده شد.
کد خبر: ۳۸۹۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۴

کد خبر: ۳۸۹۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۵/۱۱

من هم که تعلیم یافته پدر مجاهدم و عموی همسنگرم هستم سلاح دفاع از قرآن و اسلام و میهن اسلامی را به دوش گرفتم و عاشقانه به سوی میدان شهادت رفتم، امیدورام که خداوند این افتخار را به من بدهد تا جزو شهیدان راهش باشم.
کد خبر: ۳۸۸۵۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۲۲

برگي از «راز نگين سرخ»
نوید شاهد: علي رغم آن كه اكثر اعضاي كاروان ما بچه هاي پرشور سپاهي بودند، اما «همت» و احمد و شهبازي، اصلاً عالم ديگري داشتند. نماز را كه خواندند، هر سه راه افتادند. احرامها را كندند و دشداشه پوشيدند؛ سفيد و بلند. از مكه زدند بيرون...
کد خبر: ۳۸۸۴۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۱۴

وداع فرزندان شهید محمود اخلاقی
کد خبر: ۳۸۸۰۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۴/۰۳

زندگینامه و خاطرات سردار شهید محمود اخلاقی
فرمانده واحد اطلاعات وعملیات لشکر 17علی ابن ابی طالب (ع)(سپاه پاسداران انقلاب اسلامی)
کد خبر: ۳۸۷۹۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۹

نوید شاهد: شهید محمود شهبازی در سال 1337 در اصفهان متولد شد. در پیش از انقلاب فعالیت های مذهبی و سیاسی گسترده ای داشت. پس از انقلاب به سپاه پیوست و تلاش های فراوانی در سپاه داشت. در دوران دفاع مقدس هم فرمانداری سپاه همدان را به عهده داشت. در عملیات های فتح المبین، بیت المقدس حضور داشت. سرانجام در روز دوم خرداد 1361 در آستانه فتح خرمشهر در عملیات بیت المقدس به فوز عظماي شهادت نايل آمد
کد خبر: ۳۸۷۸۳۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: مردم ريخته بودند توي كوچه ها و خيابانها. ماشينها سپر به سپر راه بندان كرده بودند. بوق مي زدند و چهار چراغ مي دادند. عده اي هم صفحه اول روزنامه را چسبانده بودند به برف پاك كن ماشينهايشان. كلمات روزنامه ها روي برف پاك كن ها مي رقصيدند: «خرمشهر آزاد شد.»
کد خبر: ۳۸۷۸۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: خورشيد پشت آسمان شلمچه رنگ باخته بود؛ اما هنوز تف گرما از روي خاك بر مي خاست و دانه هاي عرق را مثل شبنم روي پيشاني او و راننده جوان مي نشاند. نگاهي به ساعت انداخت. داشت دير مي شد. با چشم دل مي ديد كه گردانها پشت دژ مارد نشسته اند تا رمز آغاز مرحله نهايي عمليات را بشنوند. رو كرد به راننده و گفت: «سريعتر برو.»
کد خبر: ۳۸۷۸۲۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: زير پل به هر چيزي مي مانست جز سنگر كمين. گذر ساعت، روز و حتي ماه در آنجا نامحسوس بود و گم مي شد. با اين حال وقتي نم باد خنكي از بازي دراز به دهنه پل مي رسيد، همه مي فهميدند كه خورشيد افتاده پشت كوه و مي توانند تا بالا آمدن دوباره آن، شب را در تپه مجاهد كمين كنند.
کد خبر: ۳۸۷۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: يك جفت عصا گرفته بود زير بغلش و لنگ لنگان مي رفت. به هر كه مي رسيد، نشان شهبازي را مي گرفت. بايد قبل از آغاز مرحله سوم عمليات پيام متوسليان را به او مي داد. رسيد پشت كانتينرهاي دارخوين. يكي از بچه هاي تداركات گفت: «اگه حاج محمود رو مي خواي، همين نيم ساعت پيش اينجا بود. يه دست لباس نو گرفت با يه مشت حنا. فكر كنم مي خواست تني به آب بزنه.»
کد خبر: ۳۸۷۸۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: سكاندار هندل كشيد. قايق روشن شد. چند گاز پشت سر هم داد. پروانه قايق توي نيزارها و باتلاقها مانده بود و نمي چرخيد. شهبازي با تندي گفت: «پس چكار مي كني؟ عجله كن...» - «والا حاجي، تا خرخره رفته توي گل. قايق سنگينتر از شباي قبل شده.
کد خبر: ۳۸۷۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: سكاندار به ساحل نزديك شد، موتور قايق را خاموش كرد و با پارو چند موج به صورت كارون انداخت. سر قايق كه به گل رسيد، شهبازي به سكاندار گفت: «شما بايد تا صبح اينجا بمونين. قبل از طلوع آفتاب ما برمي گرديم.»
کد خبر: ۳۸۷۸۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: نور كم سوي چراغهاي بي رمق، خودشان را به چشمان شهبازي مي رساند و اردوگاه انرژي اتمي دارخوين را نشان مي داد. ساعت دوازده نيمه شب بود و او نگران بود كه مبادا باقري تيم شناسايي را روانه آن سوي كارون كرده باشد.
کد خبر: ۳۸۷۸۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: از همه جا بوي عيد مي آمد؛ بوي هفت سين. انگار يك سفره سبز به رنگ دشتهاي دزفول و شوش زير پاي همه باز شده باشد. علفهاي خيس و باران خورده زير پوتينها مي خوابيدند و به آني دوباره قد علم مي كردند. چشمهاي فرماندهان از ديدگاه مركزي روي قدمهايي بود كه از بالاي تپه مثل آب سرازير شده بودند و در دشت جاري مي شدند.
کد خبر: ۳۸۷۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵

نوید شاهد: نگاه آقا محسن رفت روي ساعت ديواري. عقربه از دوازده نيمه شب گذشته بود و هنوز از متوسليان خبري نبود. چاي را يكسر ريخت توي نعلبكي و سر كشيد و به عكس امام زل زد. عكس امام با او حرف مي زد. ياد ملاقات آخر افتاد و سفارش هاي امام: «نفسهاي آخر اين متجاوزان را بگيريد.»
کد خبر: ۳۸۷۸۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۳/۲۵