وصیت نامه جانباز شهید علی گلزاری

وصيت نامه جانباز شهيد علي گلزاري
بسمه تعالي
ان الصلاتي و نسکي و محياي و مماتي بي اله رب العالمين
من نويسنده مطالب زير کوچکترين بنده خداي تبارک و تعالي بنده خاطي و طاغی اما نادم. علي گلزاري فرزند رضا داراي ش 425 صادره از سيرجان متولد سال 1333 خداي را شاهد و گواه مي گيرم که در کمال سلامت عقل و اراده جملات زير را به عنوان وصيتنامه مي نگارم .
اولا بعنوان يک مسلمان اقرار مي کنم که اشهد ان لا اله اله اله و حده لا شريک له و اشهد ان محمد عبده ورسوله و اشهد ان علي ولي اله ...
و نيز اقرار مي کنم که اولاد مطهر علي ابن ابي طالب به ترتيب از حسن بن علي(ع) تا حضرت مهدي عج امامان برحق و برگزيده بعد از ايشان تا ابديت تاريخ هستند باشد که زمين هيچ گاه از حجت حق خالي نگردد و انسانهاي طالب در کوره راه تيره زندگي هيچگاه بي چراغ راه نمانند که اين رسالتي است الهي که خداوند بر دوش اين عزيزترين برگزيدگان اجتماع بشري از ازل پيدايش تا ابد قيام و تحول نهاده است آنگاه که خطاب به ختم مرسلين فرمود يا ايها النبي انا ارسلناک شاهدا و مبشرا و نذيرا و داعيا الي اله باذن سراجا منيرا )و اينان چون خورشيدي با واقعيت وذات درخشش نه نورانيت مجازي برفراز تمامي وجود سراجا منير خواهندبود.
و بر اساس اميدي قلبي به پيشگاه اين شريفترين ذخاير عالم عرض ميکنم:
يا سادتي و موالي اني توجهت بکم ائمتي و عدتي ليوم فقري و حاجتي الي الله و توسلت بکم الي الله و استشفعت بکم الي اله فاشفعولي عنداله و استنقذوني من ذنوبي عندالله و اما بعد قويا معتقدم هر انسان خصوصا مسلماني که حيات را آزمايش دنيا راگذرگاه و مرگ را آغاز نوين زندگي ميداند بايدهمواره وصيتنامه خويش را بعنوان سند اعتقاد واقعي به مرگ داشته باشد وبه اين وسيله قلبا بپذيرد که يا ايتهاالنفس المطمئنه ارجعي الي ربک و چه سعادت عظيمي است بر آن انسان هايي که خداي تبارک و تعالي آنها را با پوشش زيباي راضيه مرضيه زينت مي دهد و اين نيست مگر اينکه تن را و روان را آراسته و پيراسته اين پوشش الهي بکنيم و گرنه اين حرير رباني شايسته و موزون هر پيکري نخواهد بود. و چه روسياهم من که نتوانستم از اين نعمت متنعم گردم و اگر بشارت هاي بي منتهاي الهي در قران کريم و روايات واحاديث ائمه اطهار مبني بر رحم و عطوفت و بخشش خداي تبارک و تعالي نبود چه اميدي ميتوانستم داشته باشم از شر عذابي اليم و سياهي اعمالم ازآنچه مي بايست بکنم و نکردم و آنچه نمي بايست انجام دهم و دارم و واي بر من اگر ذره اي از اين لطف شامل من نگردد و دست شفاعت شفيعه ي از فرزندان سيده دو عالم حضرت فاطمه زهرا در برزخ تيره بر سرم کشيده نشود که خطاب خداوند در سوره تکوير در گوشم زنگ مي زندکه علمت نفس ما احضرت پس حق است که هر آن ضجه زنيم که يا وجيهه عنداله اشفعي لنا عندالله . و چه منت بزرگي بر من مينهند آن عزيزاني که در دلسوزيهايشان نسبت به من دعا را و طلب شفاعات را فراموش نمي کنند.
از تمامي عزيزان عاجزانه ميخواهم حال که زندگي را مبداي است ومقصدي وحال که آغاز حرکت و پايان آن را دست مشيت الهي رقم مي زند و حال که ما را درهر مقام دنيايي که باشيم از مشيت مرگ و مکافات عمل گريزي نيست چه بهتر که مزرعه جان را از هرزه ها و هرزگي پاک ببينيم. دريچه اي از عقل- اراده- تدبير- تصميم وتقوي را بسوي روشنايي توحيد و کهکشان بي نهايت ربوبيت بازنماييم. از زاويه هاي تاريک دنيا پرستي و رذالت ها بدر آييم به معراج فکر کنيم و به سفر بينديشيم و چون کسي که بيم نرسيدن به مرکب سفر را دارد در بر داشتن آذوقه آخرت تعجيل نماييم که اين آذوقه در سفر بي انتها تنها يارمان و تکيه گاهمان خواهد بود و آن چيست جز عمل صالح؟ چون ماهي به ساحل افتاده خويش را به اقيانوس بي انتهاميتوان بزنيم( کاري که من هيچ گاه توفيق آن را پيدا نکردم )
و دراين رهگذر دامان مقربين درگاه الهي را رها نسازيم و نيز با تمام اعتقاد اذعان مي کنم که حضرت امام خميني (ره) از مقربين درگاه الهي است و از تاريکي ظلم و کفر چون نوري درخشيد و پرچم توحيد را بر بلنداي جهان معاصر دوباره اعتبار بخشيد. خداوند روحش را شاد و راهش را هميشه مستدام و کلامش را هميشه بر زبانهاي ما جاري و مهرش را درعمق قلبمان زنده دارد بدانيم اگر ميخواهيم افتخار اين عزت بخشيدن به اسلام هميشه نصيب کشور امام زمان باشد بسيار متاسفم که بعنوان يک مسلم در طول خدمتم نتوانستم آنچه را ميتوانستم در راه اصلاح وتربيت و تعليم دانش آموزان اين عزيزاني که هميشه از عمق قلب واحساسم دوستشان داشتم انجام دهم از اين تقصير معذورم اگر در طول اين مدت طولاني سهوا يا خداي ناکرده تعمدا موجب آزردگي وکدورت عزيزي را فراهم کردم طلب عفو ميکنم و مطمئن هستم که ميدانند نظري جز اصلاح و تهذيب وتربيت نبوده است و به اين دوستان عرض ميکنم دردنياي بسيار بي رحم کنوني که عاطفه هاي انساني در پوشش ضخيمي از سياست بازي ها –دنيا پرستي ها و جاه طلبي ها وتوسعه طلبي هاي سردمداران کفر و حمله هاي ظلم و ايادي استعمار محبوس گشته و جان انسانهاي ضعيف وگرسنه کمترين و بي مقدارترين چيزي است که به آن فکر مي کنند تنها راه زندگي کردن قوي بودن – باج ندادن به غير- حافظ دين و استقلال وناموس خويش بودن فقط درمسير تلاش در راه خودکفايي علمي- اقتصادي –نظامي و سياسي است واين حاصل نميشودمگر از پشت ميز و نيمکت مدرسه و به همت تمامي دانش آموزان و تلاش آن برادران وخواهران سخت کوش وکم توقع معلم.
عزيزانم نماز را ترک نکنيدوکوچک نشمريد که باز دارنده از هر فحشا و منکري است.
ذخاير کاني ومعدني هر چند زياد در يک کشور تمام شدني است ولي آنچه ماندني و پشتوانه غناي ملي و اعتبار اسلام است پيشرفت علمي و تکنولوژي حفظ قداست هاي فرهنگي و همگي درخدمت اعتقاد مذهبي است در طول مدت خدمت ناقابل در وظايف مختلف با همکاران بسياري درتماس بوده ام. خداي متعال را شاهد مي گيرم که درهر حال نظري جز حسن انجام وظيفه درچارچوب قانون ودر کنار آن رضايت کليه همکاران وايجاد محيط صميميت و بحث نداشته ام اگر در اين رهگذر خداي ناکرده موجب کدورت خاطر همکاري را فراهم کرده ام از محضرشان پوزش خواسته و حلاليت مي طلبم. ازهمه همکاران درامور تربيتي ارشاداسلامي مدرسه راهنمايي کاشاني، اداره آموزش و پرورش، مدرسه شهيد رجايي بخاطر محبتهاي فراوانشان تشکر مي کنم خصوصا برادر بزرگترم آقاي عباس زيدآبادي که بيشترين سالهاي خدمت را با ايشان بوده ام تشکر مي کنم. سخني با همسرم دارم خداي را شاهد مي گيرم که بزرگترين پشتوانه من درطول زندگي مشترکمان بوده است در تمامي مراحل چه سختي ،گرفتاري ،خوشي او تنها کسي بوده است که باعملکرد خدا پسندانه اش هميشه تحسين مرا برانگيخته و مرا شرمنده نموده است مطمئن هستم که نتوانستم حتي گوشه اي از حق وي را که به گردن داشته ام ادا کنم. سخت کوشي او در کار منزل به تربيت بچه ها حتي کار بيرون از منزل و وظيفه و شغل اداري بدون وقفه اي انجام ميدهد اين همه را پاداشي شايسته بايد که از عهده کسي جز خداوند برنمي آيد.
اطمينان دارم بادرايت و عقلي که دارد بر هر مصيبتي صبر ميکند و شکر مينمايد  خداي را از گرفتاري بدتر. مطمئن هستم مسئله مرگ را با تقوا وايماني که دارد  تحمل مي کند و چنان با قدرت اراده و عاطفه بافرزندانش برخورد مي کند که خلا وجود پدر را حس نکنند. توصيه من به او اين است که مهمترين مسئله براي من تربيت بچه ها است خصوصا کسي که موکدا تذکر داده ام. اميدوارم يک لحظه غلفت نکنند از اين جهت خاطري آسوده دارم چون مادري چون ؟ دارند. و خانواده مرصع که خدا انشاالله جزاي خی5ر به آنها بدهد خصوصا مادر مرصع و عشرت که به اعتقاد من کوهي هستنداز صبر –تقوي –اخلاص-عاطفه- مطمئن هستم دعاي آنها جاي خاصي پيش خداوند خواهد داشت به فرزندان عزيزم ياس- مريم مهديه بياموزيد که اين سنت الهي است فرزندان بي پدر بزرگ مي شوند وشايد آنها نيز فرزندان بي پدري بر جاي بگذارند و اين روند هميشه اداه داشته است مرگ معناي نيستي نيست سفراست از نقطه اي به نقطه ديگر شما سعي کنيد در زندگيتان ائمه اطهار- امام امت و مقربين خدا را الگو قرار دهيد و در خانواده نيز سعي کنيد نحوه زندگي دايي عزيز تان حاج احمد را که جاي خاصي در قلب من داشت وانسان مخلص خدا بود نيز حاج مهدي زندگي را که نمونه کامل بسياري از خصلتهاي پاک انساني بود را ازمادرتان بپرسيد و اينگونه باشيد من خود نتوانستم و براين بي سعادتي هميشه حسرت مي خورم ازمادر عزيزم که عزيزترين پشتوانه زندگي من بود بحليت مي طلبم وآرزوي طلب امرزش از جانب ايشان دارم که نتواسته ام يک ذره از ديني که خدا برگردن من نهاده است ادا نمايم او بايد بداند که صبر در مصيبت پيش خدا اجري عظيم دارد. از خواهران و برادرانم تک تک بحليت مي طلبم خصوصا ازمحمود که هم استادم بوده اند هم دوستم هم جاي پدرم و بسياردر زندگي دستم را گرفته اند از برادران وخواهران مرصع تشکر کرده بحليت ميطلبم. درخاتمه قويا خواهش مي کنم هرگاه اندوه نبود ن من دلتان را آزرد به ياد بازماندگان شهيدان باشيد و براي مظلوميت آنهاو مظلومان کربلاگريه کنيد من پيش پاي ايشان خاک پايي بيش نيستم. صورت بدهي هاي اينجانب همراه نامه است واستغفرالله ربي اتوب اليه
توصيه مي کنم کليه مخارج پذيرايي درمراسم ختم را به ساختمان سالن امام سجاد (ع) اختصاص دهيد و به اوليا ومردم تذکر دهيد مدرسه سازي کم از مسجد سازي نسيت و جزو صالحات باقيات است.
علي گلزاري –رضا –سيرجان 1645534