«انسان پاک» لایق این شهید بزرگوار است
جمعه, ۲۷ مهر ۱۳۹۷ ساعت ۰۲:۱۹
سردار سلیمانی در وصف شهید «احمد سلیمانی» می گوید: اگر بخواهم کلمهای را اختصاصاً و حقیقتاً به عنوان مشخصه این شهید ذکر کنم، باید بگویم «انسان پاک» لایق این شهید بزرگوار است، در واقع کسانی میتوانند این مفهوم را داشته باشند که بعد از معصوم، به درجهای از صالح بودن برسند.
نوید شاهد کرمان، احمد در بهار سال 1336 و در روستای عشایری قنات ملک شهرستان رابر، متولد شد. تحصیلات ابتدایی را در محل تولد خود گذراند و به منظور ادامه تحصیل روانه شهر کرمان شد. کار و تحصیل در کنار هم از او فردی سخت کوش ساخت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی و آغاز جنگ تحمیلی، احمد راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شد. وی در عملیات بیت المقدس مجروح شد اما بعد از بهبودی نسبی باز به جبهه های نبرد بازگشت. احمد سلیمانی با عنوان های معاون اطلاعات و عملیات و جانشین لشگر ۴۱ ثارالله در عملیات های مختلف شرکت کرد.
سرانجام 26 مهر ماه سال ۱۳۶۳ احمد سلیمانی در عملیات عاشورا و در ارتفاعات میمک شربت شهادت را نوشید.
شهید «احمد سلیمانی» به روایت سردار سرلشکر «حاج قاسم سلیمانی»:
«اگر بخواهم کلمهای را اختصاصاً و حقیقتاً به عنوان مشخصه این شهید ذکر کنم، باید بگویم «انسان پاک» لایق این شهید بزرگوار است، در واقع کسانی میتوانند این مفهوم را داشته باشند که بعد از معصوم، به درجهای از صالح بودن برسند.
احمد علاقه ویژهای به جلسات مرحوم آیت الله حقیقی داشت و در همان جلساتی که در مسجد کرمان برگزار میشد، به انقلاب اتصال پیدا کرد و حقیقتاً از همان دوران روح حاکم بر احمد روح شهادت بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این حس شدیدتر شد و او را یک انقلابی درجه یک کرد.
شهید سلیمانی از موثرترین فرماندهان لشکر ثارالله بود. در عملیات طریق القدس در کانالی که کنده بودیم، شهید سلیمانی هم حضور داشت؛ وقتی من در نیمه شب به آن کانال رفتم او را دیدم و وقتی او مرا دید، بلافاصله پشت بوتهها پنهان شد و بعداً من متوجه شدم که او بخاطر اینکه مبادا من او را از آنجا برگردانم، پشت بوته رفته بود. و در طول جانشینی فرماندهی لشکر ثارالله هیچ گاه خود را در جایگاه فرمانده نشان نداد و هیچ کس احساس نکرد که او مسئولیتی در جبهه دارد.
با همه فرماندهها ارتباط داشت و حتی برای اینکه بتواند در عملیاتها به جبهه و صحنه جنگ نزدیک باشد، یک موتور سیکلت داشت که پیوسته خود را به آتشها میرساند.
چهره او را که پس از شهادت دیدم، نصف صورتش را خون پوشانده بود و نصف صورتش مثل مهتاب میدرخشید و حقیقتاً آرامش خاصی در چهره او پیدا بود که باعث شد دیدن این صحنه جزو دیدنیترین صحنه عمرم در دوران دفاع مقدس باشد»
نظر شما