شهید «غلام رضا خرمی نیا»: راه نجات همه ما در ولایت فقیه است
سهشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۷ ساعت ۲۱:۲۸
بچه هایتان را طوری تربیت کنند که پیرو ولایت فقیه باشند که راه نجات همه ما در ولایت فقیه است، مردانه با دشمنان اسلام بجنگند و امام امت خمینی کبیر را تنها نگذارند اگر جویای بهشت هستند.
به گزارش نوید شاهد کرمان، شهید «غلام رضا خرمی نیا» هفدهم ارديبهشت 1336، در شهرستان كرمان به دنيا آمد. وی تا پايان مقطع راهنمايي درس خواند. سال 1359، ازدواج كرد و صاحب سه دختر شد. كارمند شركت ذغالسنگ بود، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيستم دي 1365، در شلمچه براثر اصابت تركش به سر، شهيد شد. پيكر وي در گلزار شهداي زادگاهش به خاك سپرده شد.
وصیت نامه شهید «غلام رضا خرمی نیا» را در ادامه مرور می کنیم:
بسم الله الرحمن الرحیم
پدر و مادر و همسر گرامی سلام علیکم
پدرجان جنگ در راه خدا کشته شدن اخلاص عمل و مسلمان بودن می خواهد که من گنهکار این شرایط را ندارم و از خداوند تبارک و تعالی تنها آرزویم یا رسیدن به کربلا و یا شهادت در خط امام حسین و امام خمینی می باشد چون شهادت فوزی عظیم است و اگر خدا خواست و شهید شدم که زهی سعادت که به قافله شهیدان بپیوندم و از شماها مخصوصا مادرم و همسرم می خواهم که اصلا پشت سرم گریه نکنند و خواهشمندم بگویید هر کس که نماز نمی خواند پشت سر تابوت من نیاید.
خواهران و برادرانم را سلام می رسانم و آنها را به نماز جماعت خواندن و دعا خواندن و بچه هایشان را طوری تربیت کنند که پیرو ولایت فقیه باشند که راه نجات همه ما در ولایت فقیه است. تمنا دارم که اگر سعادتی نصیبم شد و شهید شدم به جبهه بیایند و اسلحه بدست بگیرند و مردانه با دشمنان اسلام بجنگند و امام امت خمینی کبیر را تنها نگذارند اگر جویای بهشت هستند.
استدعا دارم که بچه هایم را طوری تربیت کنید که مسلمان واقعی ببار آیند به نماز جماعتها و دعاهای کمیل و توسل و ندبه اهمیت بدهید ما هر چه داریم از امام حسین داریم باور کنید وقتی به این برادرهای رزمنده که هر کدام چندین سال از من کوچکترند ولی دین و دیانتشان از من بهتر و والاتر است
از خودم خجالت می کشم و از شماها همگی دوستان و آشنایان و اقوام می خواهم که از همین حالا بخود بیایند و بچه هایشان را طوری تربیت کنند که در خط ولایت فقیه باشند که اگر نباشند فردای قیامت بازخواست می شوند.
پدرعیال و مادرعیال و برادرعیالم را و همه اقوام و خویشانتان را سلام و دعا می رسانم و از محبت بیدریغشان در این سال قوم و خویش ممنونم و از آنها خواهشمندم که به بچه هایم سر بزنند و آنها را خوب تربیت کنند.
از بچه های عزیزم آزاده و الهام و مریم را سلام می رسانم و اگر می خواهند که بابایشان از آنها راضی باشد نماز و دعا و قرآن را فراموش نکنند و سنگر مدرسه را رها نکنند و درس بخوانند و همیشه پیرو ولایت فقیه باشند.
زهرا همسرم تو هم مرا ببخش در این چند سال زندگی تو را خیلی اذیت کردم تا هر وقت که خواستی و توانستی از بچه هایمان به نحو احسنت مواظبت کن. خداوند ترا اجر دهد. دیگر عرضی ندارم والسلام. امام امت و رزمندگان را دعا کنید. با آرزوی هر چه زودتر باز شدن راه کربلای حسین با رهبری پیر جماران خمینی و نابودی تمامی مستکبرین و پیروزی محرومین و فرج آقا امام زمان این وصیت نامه را به پایان می رسانم و از همگی شما پدر و مادر و همسرو دامادها و خواهران و برادرانم و همسایه ها و تمامی همکاران در ذوب آهن و اقوام امید عفو دارم و امام را تنها نگذارید.
نظر شما