توصیف زیبای شهید «حسن امجدی» از شهداء
جمعه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۷ ساعت ۲۲:۱۹
شهیدان این عاشقان خاک پاک کربلا و مشتاقان زیارت مرقد مطهر امام شهیدان این سوختگان آتش عشق با قلبهایی آکنده از محیت فرزند پیامبر(امام خمینی) جامه زیبای رزم به تن و عشق امام بزرگوار در سینه پس از طی کیلومترها راه خود را به جبهه های حق علیه باطل رسانده تا پرچم انقلاب اسلامی را برافراشته و این انقلاب را با خون خود آبیاری کند.
به گزارش نوید شاهد از کرمان، شهید «حسن امجدی» بيستم فروردين 1345، در شهرستان رفسنجان به دنيا آمد. تا دوم متوسطه درسخواند، به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. سرانجام در بيست و دوم بهمن 1364، در اروندرود بر اثر اصابت گلوله به قلب، شهيد شد. مزار وي در گلزار شهداي زادگاهش واقع است.
وصیت نامه «شهید حسن امجدی» را در ادامه مرور می کنیم:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
پدر و مادر و برادران و آشنایان و دوستان گرامی شاید این آخرین سخن من با شما باشد . پدر و مادر از اینکه من برای آخرین بار روی و چهره شما را ندیدم بسیار ناراحت می باشم ولی چون هدفم خداست در عوض شما را با دیده قلب می بینم. پدر و مادر من در طول عمرم خیلی گناه کردم از شما عفو و بخشش می خواهم و باید من را ببخشید و از آشنایان و دوستان طلب آمرزش و بخشش کنید.
سخنی چند با برادران گرامی: من در طول چندین سال عمر خود خیلی به شما بد کردم من را ببخشید و عفو کنید تا اینکه خدا من را هم ببخشد و از شماها تنها تقاضایی که دارم اینکه در مراسم تشییع من گریه و زاری نکنید و شاد باشید که من به امید خدا رفتم و در شهادت من هیچ احدی غیر از خودم مسئول نیست و چون خودم این راه را انتخاب کردم و تا آخرین قطره خون خود این راه را ادامه می دهم.
مگر خون من از خون دیگران رنگین تر است و باز متذکر می شوم که این انتخاب داوطلبانه و آگاهانه من بوده است. امام عزیزمان را دعا کنید و امر وی را اطاعت کنید چون نایب امام زمان (عج) می باشد و از این انقلاب هم هیچ تقاضایی نداشته باشید .
سخنی چند با دوستان و آشنایان در مورد شهید: شهیدان این عاشقان خاک پاک کربلا و مشتاقان زیارت مرقد مطهر امام شهیدان این سوختگان آتش عشق با قلبهایی آکنده از محیت فرزند پیامبر(امام خمینی) جامه زیبای رزم به تن و عشق امام بزرگوار در سینه پس از طی کیلومترها راه خود را به جبهه های حق علیه باطل رسانده تا پرچم انقلاب اسلامی را برافراشته و این انقلاب را با خون خود آبیاری کند و این شهیدان پیش به سوی کربلا می روند و چون سیل خروشان خانمان خصم را سیلاب و خراب خواهند کرد و همچون تندری بر هستی دشمنان بشریت آتش خواهند افکند.
ای دوستان در دم آخر که این نامه را می نویسم از شما تقاضا می کنم که اگر بدی از من دیدید حلالم کنید و ببخشید و من هیچ چیز جز خوبی از شماها ندیدم و از شماها می خواهم که راهی جبهه های نبرد شوید و پایه های حکومت الهی خویش را محکم سازید و از شرافت و اصالتهای اسلامی خویش حراست کنید و این خون شهیدان را زیر پا نگذارید و این نهال انقلاب را نگذراید بخشکد. آنرا آبیاری کنید با خون خودتان.
نظر شما