زندگینامه شهید «علی پرورش»؛
شنبه, ۰۲ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۰۷:۵۵
نوید شاهد- شهید «علی پرورش» با تاسیس اطلاعات صابرین سپاه قدس، جانشینی فرماندهی اطلاعات را عهده دار شد. توانایی های خارق العاده و هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی وی در عملیات های شناسایی در مناطق کوهستانی باعث شد تا همرزمانش به وی لقب چشمان عقاب را بدهند.

به گزارش نوید شاهد لرستان، شهید علی پرورش در مورخ اول فروردین 1348 در روستای پرسک از توابع شهرستان الشتر در یک خانواده مذهبی دیده به جهان گشود. سالهای ابتدایی زندگی را در روستای پرسک گذراند. در سال 1355 همراه خانواده به خرم آباد مهاجرت نموده و تحصیلات ابتدایی را در این شهر گذراند.

سالهای نوجوانی شهید پرورش همزمان شده بود با جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و به همین دلیل در سال 1364ترک تحصیل نموده و به صورت پنهانی و بدون اطلاع پدر و مادر عازم جبهه گردید. در سال 1365 در منطقه شاخ شمیران و در عملیات نصر از ناحیه پیشانی مجروح شد اما این جراحت باعث نگردید تا در عزم راسخ ایشان در مورد دفاع از اسلام و انقلاب خللی ایجاد شود و او را از ادامه حضور در جبهه ها منصرف سازد. ایشان بعد از بهبودی دوباره عازم جبهه شد و این‌بار به مناطق عملیاتی جنوب رفت.

شهید «علی پرورش» چشم عقاب اطلاعات صابرین سپاه قدس بود

مدتی بعد در همان سال بر اثر انفجار موشک هواپیماهای رژیم بعثی عراق در عملیات کربلای 5 تعداد پانزده ترکش ریز و درشت به ایشان اصابت نمود و باعث شد که وی مدت زیادی در بیمارستان بقیه ا... تهران بستری شود. نکته جالب اینکه شهید در تمام این مدت، زخمی شدنش را از خانواده پنهان داشته و تا هنگام ترخیص از بیمارستان به خانواده اش هیچگونه اطلاعی نداده بود و زمانی که دوران بهبودیش را در منزل می گذرانید با دست خود بعضی از ترکش های ریزی که در بدن نازنینش جا خوش کرده بودند را در می آورد. با پایان یافتن جنگ چند سالی را در مشاغل گوناگون گذرانید.

سپس وارد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شد و در تیپ 57 حضرت ابوالفضل العباس خرم آباد مشغول به خدمت شد. در بهمن ماه سال 1380 پس از سقوط هواپیمای توپولف-154 خرم آباد در اثر برخورد با کوههای سفیدکوه، وی همراه با سایر نیروهای تفحص به منطقه اعزام گردیده و بدون هیچ چشم داشتی در پایین آوردن بقایای اجساد قربانیان حادثه و قطعات مهم هواپیمای سقوط کرده که در میان بلندی ها و صخره های صعب العبور و بسیار سخت کوهستان سفید کوه پراکنده شده بودن، زحمات بی شائبه ای کشید.

از نکات جالبی که در این حادثه اتفاق افتاد این بود که ایشان کسی بودند که جعبه سیاه هواپیما را در بلندای قله پیدا نمود و از کوه پایین آورد. اما هنگامی که ایشان به دامنه کوه رسید و می خواست جعبه سیاه را به مسئولین تحویل دهد، با توجه به اینکه برای یابنده جعبه سیاه جایزه در نظر گرفته شده بود، یکی از همکاران و دوستان ایشان نزدیک شده و به بهانه ی اینکه ایشان خسته می باشد درخواست کرده بود که جعبه سیاه را به او داده تا کمکش کند اما این شهید بزرگوار در حالی که به نیت دوستش برای بردن و تحویل دادن جعبه سیاه و گرفتن جایزه به نام خودش آگاه بود بدون هیچ گونه اعتراض و یا ممانعتی و به قول شاهدین در حالی که لبخندی آرام بر لب داشت آن را به همکارش تحویل داده بود و از گرفتن جایزه چشم پوشی کرد.

شهید «علی پرورش» چشم عقاب اطلاعات صابرین سپاه قدس بود

 

در سال 1381 و پس از سقوط هواپیمای ایلیوشین-76 سپاه پاسداران در ارتفاعات کرمان ایشان باز هم به آنجا اعزام گردید و در آوردن جنازه شهدا کمک شایانی نمود. با تاسیس نیروهای صابرین سپاه ایشان جزو اولین نیروهایی بودند که توانست به این نیرو بپیوندد.

شهید علی پرورش دارای دان 5 هنرهای رزمی بود. همچنین وی قهرمانی تیراندازی ارتش های ایران و قهرمانی آمادگی جسمانی ارتش ها را در کارنامه شغلی خود داشت. شهید در این یگان سمت جانشینی فرماندهی اطلاعات را بر عهده دار بود. توانایی های خارق العاده و هوشیاری زیاد و دید بسیار عالی وی در عملیات های شناسایی در مناطق کوهستانی باعث شد تا همرزمانش به وی و دیگر شهید گرانقدر فرشاد شفیع پور لقب چشمان عقاب را بدهند. از خصوصیات بارز اخلاقی این شهید گرانقدر می توان به راستی و درستی در عمل و گفتار، صله رحم با اقوام و آشنایان، نماز اول وقت، دائم الوضو بودن و نمازشب همیشگی ایشان اشاره نمود.

شهید «علی پرورش» چشم عقاب اطلاعات صابرین سپاه قدس بود

شهید بخاطر موقعیت شغلی اش به تهران نقل مکان نموده و در آنجا ساکن گردید. وی در طول مدت خدمت در این یگان در عملیات های امنیتی زیادی در گوشه و کنار این مملکت شرکت داشته و در بسیاری از مرزهای غرب و شرق کشور با نیروهای خرابکار و تروریستی وابسته به غرب به مبارزه پرداخت. چندین سال در مناطق شرق کشور با گروهک تروریستی ریگی دوشادوش دیگر نیروهای سپاه جنگید و یکی از عوامل اصلی سرکوب این گروهک تروریستی بود.

وی همرزم شهیدان عزیز سردار سرتیپ شوشتری، سردار شهید شفیع پور، شهید زلفی و دیگر شهیدان عزیزی بودند که در آبان ماه سال 1388 در منطقه سرباز سیستان و بلوچستان بر اثر انفجار تروریستی به شهادت رسیدند بود. اما آنروز سرنوشت طوری برای ایشان رقم خورد که وی از یاران شهیدش جا بماند. ماجرا از این قرار بود که وی به خاطر تولد پسر کوچکش امیررضا جایش را با دیگر شهید سرافراز پاسدار شهید زلفی عوض کرده بود، اما بعد از مراجعت وی به تهران جهت تولد فرزندش و هنگامی که مشغول انجام کارهای بستری شدن همسرش در بیمارستان بود به ایشان خبر شهادت همرزمانش را دادند. بعد از این حادثه بود که دیگر کسی علی را آن علی سابق ندید و این امر آخرین دلبستگی های او را با این دنیا و زندگی برید و پاره کرد.

وی بعد از کوچ همرزمان شهیدش به تنهایی به امید وصل پروردگارش همچنان در مناطق مرزی کشور با دیگر نیروهای تروریستی به مبارزه ادامه داد و هیچگاه از آرزوی شهادت و دستیابی به آن ناامید نشد و سرانجام پس از اینکه خداوند او را به خلوص کامل رسانید به ندای (هل من ناصرا ینصرنی) امام شهیدش لبیک گفته و در ساعت 5 و 45 دقیقه بامداد سوم مردادماه 1390 بعد از اقامه نماز صبح و در کوههای قندیل پیرانشهر بعد از رشادتی بی نظیر در حالی که به تنهایی همراه با فقط دو نفر دیگر از همرزمانش با تقریبا 60 تا 70 نفر از عوامل گروهک پژاک به مدت چند ساعت درگیر شده بودند در اثر اصابت تیرمستقیم به پیشانی به آرزوی دیرینه و همیشگی اش یعنی شهادت نائل گردید و روح بزرگش به جوار رحمت حضرت حق و همنشینی با سرور و سالار شهیدان امام حسین (ع) و دیگر شهیدان اسلام و انقلاب شتافت.

انتهای پیام/

منبع: نویدشاهد
برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده