در استقبال از سالگرد شهادت سردار دلها؛
نوید شاهد – قاسم سلیمانی همزمان با کار به ورزش باستانی در زورخانه ی پهلوان عطاییِ کرمان همراه با پرورش اندام پرداخت. بعدها در باشگاه کارگران کرمان به ورزش کاراته روی آورد و تا کمربند مشکی این ورزش را ادامه داد.

به گزارش نوید شاهد کرمان، «قاسم سلیمانی» فرزند حسن و فاطمه سلیمانی در سال ۱۳۳۷ در روستای قنات ملک از توابع شهرستان رابُر به دنیا آمد. تاریخ تولد او در شناسنامه اول فروردین ۱۳۳۵ عنوان شده است. پدر و مادر وی از عشایر طایفه ی سلیمانی می‌باشند. اجدادشان از عشایر خمسه ی فارس بودند که همزمان با حکومت نادرشاه، در این منطقه سُکنی گزیده و بین مناطق گرمسیر و سردسیر جنوب و غرب استان کرمان کوچ می‌نمودند.

حسن سلیمانی، کشاورزی که علیرغم ضعف بنیه ی اقتصادی در دوران طاغوت و بعد از آن، هیچگاه لقمه ی شبهه‌ناک در سفره نگذاشت، غیر از قاسم دو پسر و دو دختر دیگر نیز داشت. قاسم تحصیلات ابتدایی خود را تا کلاس ششم قدیم در روستای قنات ملک به پایان برد و هم زمان با درس خواندن، مانند همه ی پسر های روستایی در کار کشاورزی و دامداری به پدرش یاری می رساند. در سال ۱۳۵۰ و مقارن با ۱۳ سالگی قاسم، مشکلات اقتصادی و نبود امکانات کافی در روستا، او را به همراه یکی از دوستانش راهی کرمان نمود تا با مهاجرت به این شهر و کارکردن بتواند بخشی از هزینه‌های امرار معاش خانواده را نیز تأمین کند.

جهانمرد(2)/ از اقامت در هتل تا دریافت کمربند مشکی کاراته

وی پس از چند روز موفق به پیدا کردن کاری در یک هتل کوچک شد و در همان محل نیز مستقر شدند. حدود دو سال بعد به همراه ۵ نفر از دوستان و اقوامش در خانه ای واقع در خیابان ناصریه (شهیدباهنرکرمان) اتاقی را اجاره و در آن ساکن شدند. منزل آنها مامنی برای روستاییان قنات ملک و اطراف آن بود. قاسم برای پیدا کردن کار به آنها کمک می‌کرد. وی همزمان با کار به ورزش باستانی در زورخانه ی پهلوان عطاییِ کرمان همراه با پرورش اندام پرداخت. بعدها در باشگاه کارگران کرمان به ورزش کاراته روی آورد و تا کمربند مشکی این ورزش را ادامه داد.

در مدتی که او در کرمان مشغول به کار بود، تقریبا سالی دو مرتبه به قنات ملک بر می گشت و پس اندازش را به پدر می داد. کار کردن در هتل و آشنایی با پسر صاحب هتل، موجب شد که او با امام خمینی(ره) و مبارزات انقلابی علیه رژیم شاهنشاهی آشنا شود و همین، زمینه ی حضور او در راهپیمایی های انقلاب را فراهم آورد. از آنجا که در خانواده ای مذهبی رشد پیدا کرده بود، در شهر کرمان نیز به تقویت پایه های مذهبی خود و دوستانش اهتمام داشت.

قاسم و دوستانش با دوچرخه ی دست دومی که از درآمدشان خریداری کرده بودند، به طور مرتب در جلسات قرآن «شیخ مهدی رکابی» که در تکیه فاطمیه کرمان برگزار می‌شد، شرکت می‌کردند. جلساتی که بنیه ی اعتقادی و ظلم ستیزی او را به شدت تقویت نمود. در کنار این جلسات، شرکت در نماز جماعت مسجد جامع کرمان و استفاده از محضر آیت الله صالحی و همچنین مُجالست با جوانان مومن در مسجد جامع، تاثیر بسزایی در رفتار او گذاشته بود. همچنین ارتباط با حجت الاسلام حقیقی در مسجد قائم کرمان و آیت الله روحانی در مسجد خواجه خضر کرمان، بنیان مذهبی، دینی و عرفانی او را بیشتر از پیش تقویت کرد.

در سال ۱۳۵۶ به صورت قراردادی در سازمان آب کرمان، مشغول به کار شد. روزهای پر التهاب پیش از انقلاب باعث شد، یکی از کارمندان اعتصاب کننده ی سازمان آب کرمان، او باشد و در اعتراض به رژیم پهلوی از رفتن به محل کار امتناع نماید.
ادامه دارد ...

پایان پیام/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده